22هجرى تأليف شده، نوشته شده است: 1در اين آيه، صفا و مروه نام دو كوه معروف است در مكّه كه در دو طرف مَسْعىٰ واقع شده و براى همين است كه الف و لام بر آنها، در آمده است.
«شعائر الله» ؛ يعنى هر نشانهاى كه وسيلۀ قرب به خدا باشد، از دعا و نماز و ذبيحه.
مشاعر الحج؛ يعنى مَعالِمِه الطّاهرة للحواسّ ويقال: شعائر الحج، شعائر همان مناسك است.
كلمۀ «جُناح» از «جَنَحَ» : إِذا مالَ عَن القَصْدِ المستقيم.
در جاهليّت به احترام دو بُت «اَساف» كه در صفا قرار داده شده بود و بت «نائله» كه در مروه گذاشته شده بود، ميان صفا و مروه، سعى بهجا مىآوردند و دور آن دو بت مىگشتند و چون اسلام بتها را شكست، مسلمانان از سعى ميان صفا و مروه سر باز زدند و آن را كار نادرست و ناخوشايندى پنداشتند، اين آيه، نازل شد و به آنان اجازه داد كه ميان صفا و مروه سعى انجام شود و اعلام شد كه اين دو، از شعائراللّٰه است؛ گو اين كه در جاهليّت از شعائر جاهلى بوده است. 2اسماعيل بن كثير دمشقى (متوفاى سال 774 ه. ق.) در تفسير خود، در ذيل آيۀ مزبور، نوشته است: 3از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نقل شده: «. . . فليس لِأَحَدٍ أَنْ يَدَعَ الطَّواف بِهِما»
و نيز نوشته است كه رسول خدا گفتهاست:
«اِبْدَأ بما بَدَأَاللّهُ به» يا
«اِبْدَؤوا بما بدأاللّٰه به» . 4
و افزوده است كه اين سعى، رمزى است از رفت و آمد هاجر ميان صفا و مروه براى يافتن آب جهت فرزندش؛ يعنى سعى، تلاش و حركتى است داراى هدف. 5ابي سعود، محمد بن محمد العمادى (متوفّاى سال 951 ه. ق.) در تفسير خود، ذيل بحث از آيه مزبور، نوشته است: 6. . . فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً. . .
فعل «يطَّوَّف» از باب تفعّل بوده كه اصل آن «يتطوّف» بوده، «تا» ى منقوط به «طا» ى مؤلّف بَدَل شده و «طاء» در «طاء» ادغام گرديده است.
و علّتِ اين كه از باب «تفعل» آمده، اين است كه طوافكننده در طواف خود به تكلّف مىافتد و كوشش بىاندازه، بايد مبذول دارد و رنج فراوان بايد تحمّل كند. 7حرف جرّ «فى»