14و «نهارٌ صائمٌ» ؛ روزى كه در آن روزه دارند.
و «بيعٌ رابحٌ» ؛ بيعى كه در آن سود كنند.
و «صفقةً خاسرة» ؛ دست زدنى (كنايه از معامله و داد و ستد) كه در آن زيان كنند.
و «بلدٌ آمن» ؛ شهرى كه در آن ايمن باشند.
«آمناً» صفت براىِ «بَلَد» است، پس تنها اهل شهر و مردم بلد را در بر نمىگيرد، بلكه نبات و حيوان هم از خطر قطع و صيد در اَمان هستند و اين است كه قطع درختان و صيد جانوران بر مُحرمان روا نيست.
نكته جالب اين كه: به قول سيّد قطب 1از اين آيه مىفهميم كه وراثت خانه بايد با فضيلت و نيكوكارى همراه باشد؛ زيرا ابراهيم، پس از درخواست ربّ اجْعَل هذا بلداً آمِناً. . . دعاى ديگرى و درخواست دوّمى از خدا دارد كه مىگويد:
«به اهل اين خانه و مردم اين سرزمين، مردمى كه مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّه باشد و به خدا و روز واپسين ايمان داشته باشد، از ثمرات و بهرهها روزى عنايت كن» ؛ يعنى به آنان كه اهل فضيلت هستند. و نتيجه آن كه ابراهيم عليه السلام وراثتِ همراه با فضيلت را، درخواست كرده است.
و به قول سيّد قطب: «. . . مرّة اُخرىٰ يوكّد معنى الوراثة للفضل و الخير. . .» را با بخشى از آيۀ . . . وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً. . . تأييد كرده و در واقع اين نعمت را ويژۀ اهل فضيلت دانسته و گروهى را كنار گذاشته است، گو اين كه به علت كمال لطف خدايى، به غير مؤمنان هم كه مشمولِ دعاى ابراهيم نبودند، اين بركات شامل شده و مىشود، منتهى كافر هم از بهرۀ اندك كه همان بهرۀ حيوانى باشد، استفاده خواهد كرد و بهرهاش ثمرات محدود و منقطعى خواهد بود و سرانجام گرفتار عذاب خواهد شد؛ . . . وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً. . . .
براى اين كه معنى و تفسير دقيق آيۀ مورد بحث را بفهميم، سخن ابوالفتوح رازى را باز مىگوييم كه گفته است: در اين بخش از آيه حذف و اختصارى هست و تقدير آن، چنين است:
«اُجيبُ دَعْوتك في مَن آمن بي واليوم الآخر، فامّا من كفر فاُمَتّعه قليلاً. . .» ؛ يعنى اى ابراهيم، دعاى تو در حق مؤمنان مستجاب است امّا در مورد كافران، ايشان را اندكى برخوردارى دهم.
شيخ طوسى نوشته است: 2تقدير وَ اِذْ قٰالَ اِبْرٰاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ. . . چنين بوده