13مسلمانها بايد از اين مجمع سالانه كه فرصت بسيار مناسبى است، براى ايجاد روابط دوستى و برادرى، حدّ اكثر استفاده را ببرند و اهداف مشترك توجيه شود و معارف مبادله گردد و روابط مختلف فرهنگى و تجارى، ايجاد گردد.
حجّ، درس برادرى و برابرى به انسانها مىآموزد؛ يعنى همان طورى كه، همۀ مردم - از رييس جمهور و كشاورز ساده - وقتى به كعبه مىروند، لباس يكسان مىپوشند.
طبق يك برنامه حركت مىكنند و در نتيجه، امتيازات از ميان مىرود. بايد در شؤون زندگى اجتماعى هم اين برابرى وجود داشته باشد و امتيازات نادرست از ميان برود؛ زيرا به قول سيد قطب: 1اسلام خواسته است كه با اين جامۀ ندوختۀ احرام، كه همگان مىپوشند، امتياز فردى و قبيلهاى و جنسى را از ميان بردارد و به قريش كه در جاهليّت براى خود امتيازى قائل بود و در مراسم حجّ با ديگران در عرفات توقّف نمىكرد و با ديگران مراجعت نمىكرد، دستور داد:
ثُمَّ أفِيضُوا مِنْ حَيثُ أفٰاضَ النّاسُ. . . 2با اين دستور به طايفۀ قريش كه به نسب خود مىباليد و با مردم در عرفات به يك جا نمىماند و هنگام پراكنده شدن مردم و كوچ كردن آنها، كوچ نمىكرد و به امتياز طبقاتى خويش مىنازيد، فهماند و گفت: عادات ناپسند جاهلى و آداب نادرست را از خود دور كنيد و از اين كارهاى ناروا بركنار باشيد و از خدا آمرزش بخواهيد كه خدا آمرزندۀ مهربان است؛ . . . وَاسْتَغْفِرُوا اللّٰهَ اِنَّ اللّٰهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ 3
اين كه، حج گزار بايد در حال احرام، از جدال و مناقشۀ تند و نظاير اينها، بپرهيزد و از زن و زيور، دورى گزيند، به انسان مىفهماند كه در حرم خدا بايد خود را خالص كند. براى خدا باشد. دلها بايد به هم نزديك و نزديك شود و دريابد كه آن چه سبب وحدت آنان شده و اين وحدت را در آنان فراهم آورده و نيرومندى در اين انسانها ايجاد كرده، اسلام است.
اسلام است كه انسانها را به يكديگر مرتبط ساخته. اسلام است كه در انسانها برابرى ايجاد كرده. اسلام است كه مىگويد: در شؤون زندگى اجتماعى بايد اين برابرى وجود داشته باشد و امتيازات نادرست از ميان برود.
بحث در بارۀ اسلام و مزاياى اين دين آسمانى نيست و هدف اصلى اين نوشته نه اين است كه در بارۀ مناسك و آداب حجّ بحث كند، بلكه هدف اصلى اين است كه: بفهميم، كلمۀ «حجّ» كه ده بار 4در قرآن مجيد آمده و در هر مورد به يكى از احكام و امور مربوط به اين