25زندگى مسلمانان داراى دو ويژگى و در واقع دو گونه توجيه است: يكى قبله و ديگرى طواف كه هر يك از اين دو ويژگىها، سمبل مفهومى است كه با ديگرى تفاوت دارد. انشاءاللّٰه دربارۀ هر دو سخن خواهيم گفت و سخن خود را با «قبله» آغاز مىكنيم:
1 - قبله
فَلَنُوِلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاٰهاٰ؛ 1«تو را به سوى قبلهاى كه مىپسندى مىگردانيم» .
قبله داراى نقش دوگانهاى است:
الف - مسلمانان روزانه دستكم پنج بار رو به خدا (رو به قبله) قرا مىگيرند. ب - جهتگيرى مسلمانان به سوى قبله، از وحدت و اتحادى برخوردار مىشود.
اينك توضيحى دربارۀ اين دو نقش:
نقش نخستِ قبله:
روى كردن به قبله در نمازها، نشان از اخلاص در برابر خداوند متعال است و اخلاص به معناى تسليمشدن خط سير و جهت حركت انسانها به خداوند متعال و روى آوردن به اوست.
گونههاى مختلف تسليم در برابر خدا:
1 - تسليم در برابر قضا و قدر الهى به مفهوم عدم اعتراض و شكايت از مشيّت و قضا و قدر الهى در خوشىها و ناخوشىهاست؛ بالاتر از مرتبۀ چنين تسليمى، رضامندى از قضا و قدر الهى است كه از والاترين مراتب بندگى و يقين به شمار مىرود.
2 - تسليمشدن در برابر دين و حكم و شريعت الهى، به معناى اطاعت و تسليم در برابر امر و فرمان خداوند و پاىبندى دقيق به حدود و قوانين الهى است كه تقوا نام دارد؛ اين نوع تسليم با نوع نخست تفاوت دارد. تسليم نوع دوم، انقياد داوطلبانه و ارادى به حكم خداوند متعال و حدود اوست، حال آن كه تسليم نوع نخست به معناى عدم شكوه و اعتراض به قضا و قدر الهى و اظهار رضايت از آن است.
قضا و قدر، بر كنار از اراده و اختيار انسان، بر او فرود مىآيد و بخواهد يا نخواهد، بر وى تحميل مىگردد.
3 - اين كه انسان خود را تسليم خداوند كند و روى به خدا آورد، بدين معناست كه وجهۀ الهى و رضايت خداوندى را هدف و سمت و سوى حركت خود قرار دهد و همّ و غمّش، تحقّق بخشيدن به خشنودى خدا و كسب رضاى او و تقرّب به درگاه خداوندى باشد. اين نوع تسليم با نوع دوّمى كه بيان نشد، متفاوت است؛ در نوع