37در اين آيه، خداى بزرگ دستور داده كه ختم مراسم حج بايد با ذكر خدا و تقوا همراه باشد؛ يعنى خدا را در روزهاى معيّنى [ كه در اصطلاح، ايّام تشريق نام دارد و واقعاً روشنىبخش روح و جان انسانى است و عبارت از روزهاى 11و 12و 13ماه ذىحجّه است ] ياد كنيد و به ياد خدا باشيد و ذكر او را بر زبان جارى سازيد.
اين ايّام، در لسان روايات، ايّام تشريق، ناميده شده است. ايّام تشريق، اسم با مُسمّايى است؛ زيرا اين ايّام، روشنىبخش جان و روح انسانهاست. و چه بسا انسانهايى كه در پرتو اين مراسم عالى و ياد خدابودن، روح و روانشان، روشن گردد.
بخش پايانى آيه . . . وَاتّقوا اللّٰهَ در واقع تحريض و تشويقى است به لازم بودن تقوا؛ يعنى خداوند در ضمن گفته است: اى انسانى كه آمدى و رنج سفر بر خود هموار كردى، سعى كن كه تقوا را پيشۀ خود سازى و با روحى پاك در آينده زندگى كنى و از ارتكاب گناه دورى گزينى.
در واقع، قرآن خواسته است كه حجگزاران داراى روحى پاك از آلودگىها بشوند و تقوا را شعار خود سازند. شايد بتوان گفت كه به ياد خدا بودن و ذكر خدا گفتن و در هر يك از مناسك، از تقوا سخن گفتن، از ويژگىهاى اسلام است.
هدف اصلى اسلام از سفر خانۀ خدا، سير الى اللّٰه و حركت به سوى صاحب خانه است و نه خانه به تنهايى؛ و غرض اصلى، تهذيب نفس است و تربيت روح و روان.
اسلام مىخواهد انسانها را بسازد و بگويد:
سالِك اِلى اللّٰه بايد مُشتَهياتِ نفسانى و لذاتِ جسمانى را كنار بگذارد و نفس اَمّاره را بكشد و تمام توجّهش به سوى خدا باشد.
در پايان اين مقال، لازم مىدانم كه در باب آيۀ 96 سورۀ آلعمران كه مرا بر آن داشت تا به نوشتن اين مقاله بپردازم، بحث كنم. اين آيه مىگويد: اِنَّ اَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلّذٖى بِبَكّةَ مُباركاً وَهُدَىً لَلْعٰالَميٖنَ 1؛ يعنى: به راستى كه نخستين خانهاى كه براى مكان عبادت مردم بنا شد، در سرزمين مكّه است كه پربركت است و مايۀ هدايت جهانيان.
اين آيه، در واقع جواب سؤال مقدّرى است و پاسخى است به آنان كه گفتند: چرا كعبه به عنوان قبلۀ مسلمانان انتخاب شد؟
در جواب گفته شده است كه اين خانه، نخستين خانۀ توحيد است؛ نخستين جايگاهى است كه براى پرستش خدا ساخته شده و براى آنان كه به آن خانه پناه برند، امنيّت است؛ خانهاى است پربركت؛