17درهاى هفت طارم پيروزه برگشايد آن ساعت، و ايوان فراديس اعلى را درها باز نهند، و جانهاى پيغامبران و شهيدان اندر علّيين در طرب آيند. عزيز است آن ساعت! بزرگوار است آن وقت كه از شعاع انفس حُجّاج و عُمّار روز، مدد مىخواهد و از دوست خطاب مىآيد كه: هَلْ مِنْ سٰائِلٍ؟ 1امام صادق عليه السلام فرمود:
هيچ مردى از مؤمنين يك آبادى نيست كه در عرفه وقوف كند، مگر اينكه خداوند همۀ اهل ايمان آن آبادى را بيامرزد و هيچ مردى از مردان مؤمن يك خانواده نيست كه در عرفه وقوف كند، مگر اينكه خداوند اهل ايمان آن خانواده را بيامرزد. 2وقوف در عرفه اگر با معرفت باشد، موجب بىنيازى از غير خدا مىگردد؛ زيرا خداوند سبحان به همۀ واقفين در عرفه، وعدۀ اجابت داده است. بدين جهت نقل شده است كه امام سجاد عليه السلام در روز عرفه، شخصى را ديد كه از مردم چيزى مىطلبد (گدايى مىكند) ؛ امام فرمود:
واى بر تو! آيا در اين روز از غير خدا چيزى طلب مىكنى؟ ! 3در عظمت عرفه همين بس كه بزرگترين گناه آدمى اين است كه از عرفات برگردد و گمان كند كه آمرزيده نشده است؛ زيرا چنين گمانى ناشى از يأس از رحمت خداست. 4چنين كسى نه عظمت عرفات را شناخته است و نه به وسعت رحمت الهى پى برده است.
مرحوم فيض كاشانى در اين خصوص مىگويد:
امّا در وقوف به عرفه، از ازدحام مردم و بلندشدن صداى ناله و زارى و اختلاف لغات آنها به ياد اجتماع مردم در عرصات قيامت بيفت كه چگونه مردم با پيامبرانشان و رهبرانشان در آنجا جمع شدهاند و هر امّتى اميدوار به شفاعت پيامبر خويش است و در حال حيرت و دودلى ماندهاند كه آيا شفيعى خواهند داشت يا نه. وقتى چنين حالتى داشتى، آنگاه قلبت را خاشع و خاضع ساز و خود را از زمرۀ رستگاران و مرحومين بدان و اميدوار به رحمت الهى باش كه در اين موقف شريف، رحمت الهى به عموم مردم مىرسد. 5انديشۀ اجتماعى در عرفات
در مبحث طواف، گفته شد كه يكى از لطائف و ظرائف نكات عرفانى در اعمال عبادى،