30خشنودند، اينها حزب خدا هستند و حزب خدا رستگارانند» .
نكتۀ شايان توجهى كه در آيه بدان اشاره شده و نبايد از آن به سادگى گذشت، ويژگى «حزب خدا» يعنى جامعۀ مؤمن و متشكّل اسلامى است كه عبارت است از «برائت از دشمنان خدا و قطع رابطۀ مودّت با آنها.» تنها در چنين صورتى است كه شاهد پيروزى بر احزاب و شياطين خواهند بود؛ چه، دوستى با دشمنان خدا جز ذلت و حقارت براى مسلمانان ببار نخواهد آورد و معالأسف امرزه شاهد چنين سرنوشتى براى اغلب كشورهاى اسلامى كه با كفار طرح دوستى افكندهاند، مىباشيم.
همچنين قرآن كريم در مقام نقل سخن حضرت ابراهيم با آذر و گروه بتپرست چنين مىگويد:
وَ اِذ قال ابراهيمُ لأبيهِ و قَومِهِ اِنَّنى بُرَآءٌ مما تعبدون . 1«و آنگاه كه ابراهيم به پدر خود 2و قومش گفت من از آنچه شما پرستش مىكنيد بيزارم» .
و مؤمنان را به تأسّى جستن به ابراهيم و همراهانش فرا خوانده و مىفرمايد:
قَد كانَتْ لَكُمْ اُسوةٌ حسنةٌ فى اِبراهيم و الّذين معه اذ قالوا لقَومِهم اِنّا بُرَءَآؤُا منكم و ممّا تعبدون من دون اللّٰه كفرنا بكم و بدا بيننا و بينكم العداوة و البغضاء أبداً حتى تؤمنوا باللّٰه وَحْدَهُ. . . . 3«براى شما در (سيرۀ) ابراهيم و يارانش سرمشق نيكويى است آنگاه كه به قومشان گفتند ما از آنچه جز خدا مىپرستيد بيزاريم، نسبت به شما كافريم و ميان ما و شما دشمنى و كينه پديد آمده تا به خداى يگانه ايمان آوريد. . .» .
چنانكه ملاحظه مىكنيم، ابراهيم بانى كعبه و حج و پيامبرى كه آيين حنيف او اساس و معيار در آيين اسلام است، در مسألۀ برائت اسوه و سرمشق قرار گرفته و اين برائت تا بدانجا پيش مىرود كه بهصورت كينهاى آشتىناپذير نسبت به مشركان درمىآيد تا هنگامى كه آنان به صراط مستقيم توحيد بازگردند.
بدين ترتيب بر مؤمنان وحج گزاران و اهل قبله است كه قهرمان توحيد، ابراهيم عليه السلام را به عنوان اسوۀ حسنه سرمشق سازند و برائت از دشمنان خدا و بتهاى زمان و اقطاب شرك را كه كمر به