19انسان را بيش از خدا دوست نمىدارد و هيچ دوستى بهتر از خدا در عالم وجود ندارد.
بنابراين بايد در اين جايگاه رهيده از انگيزههاى دنيوى كه جايگاهى در خور تفكر و تدبر است - براى برآورده شدن نياز خويش از پى غير خدا بپويد؛ بلكه خداى مهربان را جستجوگر باشد. امام زينالعابدين در عرفات مردى تهيدست را مىديد كه درخواست خود را با مردم در ميان مىگذارد؛ به او فرمود واى بر تو! در چنين روز غير خدا سراغ مىگيرى، در چنين روزى اين اميد وجود دارد انسانهايى كه هنوز چشم به دنيا نگشودهاند و هنوز به دنيا نيامده اند از لطف و مرحمت الهى برخوردار باشند. 1غروب روز عرفه رسول گرامى اسلام - صلى اللّٰه عليه و آله وسلم - به بلال حبشى فرمود: مردم را آرام كن تا سخنى را با آنها در ميان گذارم. پس از سكوت و آرامش مردم، فرمود:
«خداوند متعال» بر شما منت نهاده و نعمت بزرگى را در چنين روز به شما ارزانى داشته است، درستكاران و نيكان شما را از آمرزش خود بهرهمند ساخته، و در بارۀ كسانى كه گرفتار نادرستى در عمل هستند و به بدى و گناه دچار آمدند درست كاران و نيكان را شفيع و واسطه قرار داده و به آنها اين مقام را عطاء فرموده كه از خداوند متعال بخشودگى و آمرزش آنان را درخواست نمايند. پس برآييد و سرازير گرديد كه همۀ شما درنگ مداران عرفات، مشمول آمرزش او هستيد» . 2بايد خداى مهربانى را در سرزمين عرفات به جستجو گرفت كه نيكان را از آمرزش خود سرشار مىسازد و شر و بدى بدان را ناديده گرفته و از كردار و گفتار ناخوش آيند و زشت درمىگذرد. اگر چنين عرفات و شناختى درخور به هم رسانيم در عرفات از غير خدا مدد نمىجوييم؛ چرا كه سرزمين شناخت است، و شناخت را بايد زمينۀ محبت و يا احياناً نفرت و دشمنى دانست:
در همين سرزمين بود كه حضرت ابراهيم خليل و دوست هميشه جاويد در ذكر خدا شيطان و وسوسههاى او را به خوبى بازيافت، و با معارف و آگاهيهايى كه دربارۀ ترفندهاى شيطان كسب كرده بود، در منا با سنگ، او را نشان مىرفت و او را بدينسان از پيرامون خويش طرد مىكرد تا مبادا مانعى در ايفا وظيفۀ الهى او پديد آورد.
به راستى صحراى عرفات، سرزمين عرفان و معرفت است:
آدم و حواء همديگر را در اين نقطه