74مستقبلين كه از مكه آمده بودند ملاقات كرد، بعد از چهار روز كه بيست و ششم شوال بود، به شهر مقدس كعبۀ محترمه واصل شده و به عمارتى كه از طرف شريف مسعود حاضر و آماده شده بود نازل گشت، و روز ديگر را هم، چون اعلان كرده بودند كه مراسم خلعت پوشان مجرىٰ خواهد گرديد.
كليّۀ اهالى در بيست و هفتم ماه مزبور، در حرم شريف اجتماع نمودند. شريف مسعود و رضوان آقا و اعيان مملكت و مأمورين حكومت و متحيزين علما نيز به اصول تشريفات رعايت نموده و همگى در ميان باب كعبةاللّٰه ومقام ابراهيم ايستادند. اوامر عاليه و مكتوبى كه حاوى وآمر ابقاى مناصب حجاز بود، از طرف مأمور قرائت احكام و فرامين، خوانده شد. پس از آن خلعت فاخرى كه از طرف والى مصر فرستاده شده بود، به شريف مسعود اكسا گرديد و از جانب شريف مسعود نيز به رضوان آقا و كسانى كه همراه او آمده بودند، به هر يك به فراخور حال و شأن خودشان خلعتى اعطا گرديد، پس از آن براى ازدياد شأن و شكوه اسلام، ادعيۀ لازمه خوانده شد و جمعيت متفرق گرديدند. به واسطۀ سنگ و خاك و خس و خاشاكى كه با سيلاب آمده بود، داخل حرم شريف و مدخلهاى آن محل مقدّس، مملو شده بود.
رضوان آقا سد روز بعد از ورود خود به مكه محترمه، شريف مسعود را با اعيان مملكت، در داخل حرم شريف جمع نموده و در خصوص امر تطهير و تنظيف آن جا مشورت نمود. هر يك از حضار در يك خيال و رأيى بودند، خلاصۀ خيالات اينها آن بود كه، داخل حرم شريف، ممكن نيست در اندك مدّت تطهير و تميز كرده شود، وچون موسم حج بود، قوافل حجاج على التوالى 1از اقطار و آفاق، ورود و نزول مىكردند. رضوان آقا آراى كليّه آن اشخاص را ردّ و جرح نموده، به قراء و قصباتى كه در ميان مدينۀ منوره و جده و ساير محال بود مأمورين فرستاده، كسانى را كه الاغ و اسب و شتر داشتند، زياده از آن چه بايد اجرت داده و آنها را تطميع كرده، آن اشخاص را با حيوانهاى آنها به مكه معظمه آورد و به يك همت فوق العاده شروع به كار كرده، در ظرف بيست و هفت روز 2؛ يعنى روز نوزدهم ذيقعدة الحرام، امر تطهير مكه مكرمه را اتمام و انجام داد، گلهايى كه به سنگ مخلوط كرده بود و با سيلاب به حرم شريف داخل شده بود، پس از آن كه آبهاى سيل از مجارى خود از اندرون حرم شريف خارج شد، تحجّر پيدا نموده و در