73احتياج ديده شود به واسطۀ مصطفى آقا حاضر و مهيّا سازد.
شريف مسعود به معاونت مصطفى آقا، و على بن شمس الدين افندى كه مهندس مكّه مشرفه بود از جدّه به قدر لزوم تخته و چوب حاضر ساخته، و از ديوارهاى بيت معظم هر كدام را كه منهدم و خراب نشده بود مستحكم نموده و از سه طرف آنها كمرههاى 1استوار بنا نمود. و به اميد اين كه سقف شريف را محافظت كند، به چهار طرف آن ستونهاى چوبى بسيار محكم زده و اين چوبها را به يكديگر ربط و بند نموده، و بيت عزّت را تا سقف شريف به واسطه تختهها پوشانيد.
به اين عمليات، روز پنجشنبه بيست و نهم رمضان سال مزبور، شروع كرده شده بود، در ظرف چهارده روز؛ يعنى روز سيزدهم شهر شوّال، عمليّات تمام شده و كسوهاى كه در مدّت مرقومه، براى اكساء بيتاللّٰه، از كرباس سبز رنگ حاضر ساختهبودند، در هفدهم شهر شوّال به بيت عزّت پوشانيدند. اگر چه بديهى است كه سقوط بيت عزت به كافۀ اهالى بلاد اسلاميه، تأثير و حزن مخصوص داشت، وليكن به واسطۀ قرب مسافت، مصريان زيادتر از همه متأثر و متألم بودند. حتى چون ورود خبر از اسلامبول قدرى دير كرده بود و موسم حج نيز نزديك بود، به اين جهت به طور فوق العاده تلاش و تزلزل حاصل كرده بودند، بناءاً عليه محمد پاشا والى مصر، فرستادن يك مأمور موقّتى را در نزد خود خيال و تصوّر نموده، «رضوان آقا» نام را كه از پروردگان حرم خاص سلطان بود، دعوت كرده و مخَلَّع 2داشته، به او گفت كه تا زمان ورود فرمان سلطانى، تو را وكيل و امين ابنيۀ بيتاللّٰه ساختم. چون موسم حج به غايت نزديك است، به سرعت فوق العاده، به مكۀ مكرمه عزيمت واشيايى كه در آنجا محتاجاليه است حاضر و تهيه ساز و صورت اشيايى را كه بايد از مصر فرستاه شود نوشته، و نزد من بفرست.
محمد پاشا خلعتى نيز به شريف مسعود فرستاد، وسفارش نامه هم نگاشت، و رضوان آقا را به جانب مكّه اعزام داشت.
چون رضوان آقا به محلّى از محالات نزديك مكه مواصلت كرد، شخصى را نزد شريف مسعود فرستاد و كيفيت مأموريت خود و آوردن خلعت را اعلام نمود. شريف پاشا نيز، اعيان مملكت و اشراف آن مرز و بوم مقدس را به استقبال رضوان آقا فرستاد.
رضوان آقا پس از آن كه با جماعت