33مواقيت به شمار مىآيد، در كلام ابن ادريس آمده بود ولى ديگران متعرض آن نشده بودند و يا اين كه فخ ميقات اطفال است در كلام علامۀ حلّى آمده بود و ديگران از بيان آن سكوت اختيار كرده بودند و يا اين كه با نذر مىشود از غير ميقاتهاى پنجگانه احرام پوشيد در كلام شيخ آمده بود و فقهاى پيش از او اين مطلب را بيان نكرده بودند. اينها و برخى ديگر، از موارد اختلافى فقها در مبحث ميقات است.
ديدگاه فقهاى اهل سنت در ميقات
از جمله مواردى كه فقيهان اهل سنت با فقهاى اماميه اختلاف دارند «ميقات» است.
اكنون شايسته مىنمايد كه ديدگاههاى فقيهان اهل سنت را نيز به اختصار گزارش كنيم:
در كتاب «الفقه على المذاهب الأربعه» پس از تقسيم ميقات به «زمانى» و «مكانى» ، به ميقاتهايى كه احرام پوشيدن از آنها صحيح است، مىپردازد و مىنويسد:
«اما ميقات مكانى به اختلاف جهات مختلف مىگردد؛ از اين رو ميقات اهالى مصر و شام و مغرب و كسانى كه بعد از آنها هستند؛ يعنى اهالى اندلس، روم و تكرور جحفه است و اينها از اين مكان و يا از محاذى آن احرام مىبندند؛ زيرا در احرام پوشيدن لازم نيست بطور حتم در خشكى از آن بگذريم بلكه ملاك در پوشيدن احرام يكى از دو امر است؛ يا گذشتن از ميقات و يا گذشتن از محاذى آن، گرچه در دريا باشد. و ميقات اهل عراق و ديگر اهالى مشرق ذاتِ عرْق است و ميقات مدينۀ منوره ذوالحليفه است و ميقات اهالى يمن و هند يلملم است و ميقات اهل نجد قرن است و اين حكم با اين تفصيلات و اجمال آنها عبارت است از اين كه مواقيت براى اهالى آن و يا براى كسانى كه از آنها عبور كنند و واجب است حاجى از ميقات محرم گردد و مرور از آن بى احرام جايز نيست و چنانچه بى احرام عبور كند واجب است برگردد و اگر نتواند حج او صحيح است ولى بايد يك گوسفند كفاره بدهد، در هر صورت اين احكام مورد اتفاق مذهب شافعى و حنبلى مىباشد. و شخصى كه در مكه ساكن است چه دايم و چه موقت، ميقاتش خود مكه است و لازم نيست شخصى كه اهل مكه نيست جهت احرام به بيرون مكه برود گرچه زمان واسع باشد.
كسانى كه محل سكونت آنها بعد از ميقات و پيش از مكه باشد، ميقات آنها همان محل سكونت است زيرا بجز مذهب مالكى بطور اتفاق گفتهاند: ميقات چنين فردى مسكن او است.» 1