26وقتى زوجهاش برآشفت كه در مثل چنين سال اولاد خود را بىآذوقه مىگذارى كه در نتيجه، محتاج به سؤال مردم باشند، مقدّس چيزى نفرمود و به قرار عادت معمولى به مسجد كوفه براى اعتكاف رفت. روز دوم آن، مردى آرد و گندم خوبى به خانهاش آورده و گفت صاحب خانه اين را فرستاده و خودش هم در مسجد كوفه معتكف است، پس از آن كه مقدّس كه اصلاً بىاطّلاع بوده به خانه آمده و از قضيه مستحضر گرديد، دانست كه از جانب خدا است و به لوازم حمد و شكر الهى قيام نمود. نيز از مقامات سيد جزائرى نقل است كه هرگاه مسألهاى به مقدّس مشتبه مىشد شبها خود را به ضريح مقدّس رسانيده و جواب مىشنيد و گاهى بوده كه حضرت اميرالمؤمنين - عليهالسلام - نيز هنگامى كه حضرت صاحبالامر - عليهالسلام - در مسجد كوفه تشريف مىداشته، بدانجا حواله مىكرده كه اشكالات خود را از آن بقيةاللّٰه حل نمايد و غير اينها از كرامات ديگر كه در كتب مربوطه نگارش دادهاند.
بالجمله، جلالت و عظمت و داراى مراتب اخلاقيّه و علميّه و عمليّه بودن مقدّس و اهتمام او در قضاى حوائج مردمان، مشهور جهان و محتاج به اقامۀ شاهد و برهان نمىباشد.
با اين همه زهد و ورع و اعمال خالصه كه داشته، يكى از مجتهدين بعد از وفات در خوابش ديد كه با هيئت نيكو و جامۀ پاكيزه از حرم مطهّر علوى بيرون آمد، از وى پرسيد كه بواسطۀ كدام عمل بدين مقام رسيدى؟ گفت سودى نبخشيد ما را مگر محبت و ولايت صاحب اين قبر.
مقدّس با شيخ بهايى و ميرزا محمد استرآبادى صاحب رجال و نظائر ايشان معاصر بوده و از بعض تلامذۀ شهيد ثانى و اكابر فضلاى عراقين تحصيل معقول و منقول كرده و ملا عبداللّٰه شوشترى و صاحب مدارك و صاحب معالم و بسيارى از اجلّاى وقت از تلامذۀ وى بودهاند و از تأليفات طريفۀ او است:
1 - آيات الاحكام، كه نامش زبدةالبيان و ذيلاً مذكور است 2 - اثبات الواجب، به فارسى كه همان اصولالدين مذكور ذيل است 3 - استيناس المعنويه، به عربى در علم كلام 4 - اصول الدين و يك نسخه از آن در كتابخانۀ رضويه موجود است 5 - حاشيۀ شرح تجريد قوشچى 6 - حاشيۀ شرح مختصر الأصول عضدى 7 - حديقة الشيعه 8 - الخراجيه، كه دو رساله در مسألۀ خراج و ماليات نوشته و هر دو در سال هزار و سيصد و هيجدهم قمرى در حاشيۀ كفايةالأصول آخوند خراسانى چاپ سنگى شدهاند 9 - زبدة البيان فى شرح آيات احكام القرآن،