25كراماتى در كلمات اكابر بدو منسوب و به فرمودۀ مجلسى در بحار و صاحب حدائق در لؤلؤةالبحرين، مقدّس اردبيلى در فضل و زهد و ورع و تقوا به غايت رسيده و نظير او در متقدّمين و متأخّرين مسموع نگرديده و كتابهاى او در نهايت دقّت و تحقيق و از كسانى مىباشد كه به فيض ملاقات حضرت ولىّ عصر - عجّل اللّٰه فرجه - نايل و ملوك وقت در همه گونه تجليلات وى اهتمام تمام داشتهاند. وقتى نامهاى به جهت اعانت سيّدى به شاه تهماسب نوشته و به برادرش مخاطب كرده بود، آن شاه ديانت اكتناه، وصيّت نمود كه آن نامه را در كفنش بگذارند كه در موقع سؤال نكير و منكر به همان عنوان برادرى مقدّس، احتجاج نمايد. شاه عباس نيز اصرارى وافى داشت كه مقدّس تشريف فرماى ايران باشد ليكن شرافت اقامت در ارض اقدس نجف را به همه چيز ترجيح داد و قبول ننمود و به حسب خواهش يك نفر از مقصرين كه از ترس شاه عباس اوّل به حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين - ع - ملتجى و پناهنده بوده، نامهاى بدين روش بنگاشت:
بانى ملك عاريت عبّاس بداند اگر چه اين مرد اوّل ظالم بود اكنون مظلوم مىنمايد.
چنانچه از تقصير او بگذرى، شايد كه حقّ سبحانه و تعالى از پارهاى از تقصيرات تو بگذرد. كتبه بندۀ شاه ولايت
احمد اردبيلى
جواب شاه:
به عرض مىرساند عباس، خدماتى كه فرموده بوديد به جان منّت داشته به تقديم رسانيد، اميد كه اين محبّ را از دعاى خير فراموش نكنند.
كتبه كلب آستانۀ على
عباس
مقدّس از كثرت ورع و تقوا در سفر زيارت كربلا كه از نجف مشرف مىشده، به نماز قصر اكتفا نكرده و احتياطاً جمع مابين قصر و تمام مىكرد و در وجه آن مىفرمود كه:
طلب علم واجب است و زيارت حضرت امام حسين - ع - مستحبّ؛ از اين رو مىترسم كه به جهت عمل استحبابى ترك واجب كرده و سفرم سفر معصيت باشد، با وجود اين كه در سفر نيز از مطالعه و تفكّر در حلّ اشكالات علميّه فارغ نبودى.
از كرامات مقدس، موافق آنچه از سيد جزائرى نقل شده، آن كه در گران سالى تمامى طعامهاى خود را با فقرا قسمت مىكرد و براى خودش نيز مثل سهم يك فقير بر مىداشت تا