23سپاهش به همه جا پيچيد و اين داستان روز و مبدأ تاريخى عرب شد و سورۀ فيل دربارۀ همين واقعه نازل گرديد و عرب مشرك و مبارز با قرآن، آن را تكذيب ننمود.
دولت شاهنشاهى ايران هم براى از ميان بردن مركزيت عرب مىكوشيد و براى مقابله با روم مىخواست كه جزيره تحت نفوذ او باشد. از يكطرف دولتهاى كوچك عربى عراقى و سواحل خليج (فارس) را تقويت مىنمود تا عرب را در برابر آيين و رسوم ايران خاضع گرداند. از طرف ديگر، چون حكومتهاى مسيحى عرب طرفدار روم بودند، يهوديان يمن و جزيره را پشتيبانى مىنمود، در نتيجه هيچ يك از دولتهاى بزرگ با مركزيت و استقلال داخلى عرب كه بيشتر به وسيلۀ خانۀ كعبه بود، موافق نبودند ولى در ميان اين عوامل و حوادث، ساختمان آن باقى ماند و پس از گذشتن قريب چهارهزار سال از تأسيس آن، مقام و موقعيتش رو به افزايش است و از قسمتهاى مختلف جهان چندين ميليون مردم گوناگون شبانهروز به سوى آن روى مىآورند و هيچگاه اطراف آن از زائر و طواف كننده خالى نمانده تا آنجا كه آداب و مناسك آن، كه جزء دعاى ابراهيم است؛ مانند طواف و احترام و امنيت بيت، در اين مدت باقى ماند و اعراب خونخوار و جنگجو هميشه در حريم آن و در ماههاى حرام خود را محدود مىنمودند و دست تعدى به دشمنان سخت يكديگر نمىگشودند، گر چه خانه را با بتهاى ميراثى ملل ديگر آلوده ساختند و در مناسك و آداب آن آثار عصبيت و قبيلگى را راه دادند ولى هميشه خانه را از هر چه محترمتر مىدانستند و بتها را وسيلۀ تقرب به صاحب خانه مىپنداشتند و اصول مناسك را هميشه عمل مىنمودند و بر پيكر بعضى از بتها لباس احرام پوشانده بودند. مىگويند: بت عظيمالجثهاى كه «وَدّ» نام داشته، لباس احرام در برش بوده.
چنانكه همين لباس احرام در پيكر مجسمههاى خدايان مصر و چين و هند؛ مانند «كنفسيوس ولاوتز» ديده شده، بعضى از تاريخشناسان حدث مىزنند كه از آداب احرام و مناسك ابراهيم خليل گرفته شده، چنانكه دربارۀ طواف صائبين و يونانيان همين حدث را مىزنند. از طرف ديگر، تاريخ بيتالمقدس را كه مىنگريم، با آن كه مركزيت سياسى و دينى يهود را داشت چندين بار به دست خودى و بيگانه ويران و هتك حرمت گرديد، چنانكه به دست بنى عثليا يكى از اسباط يهود ويران شد و «احاز» پادشاه يهودا آن را ملوث و هتك نمود و به دست بختالنصر بابلى و طيطوس رومى بنيان آن ويران گرديد و سالها به همين حال بود. از آنچه