3در گذشته و امروز، نيز كوششهايى شده است و مىشود تا حج را فريضهاى فردى، كه در آن هر كس فقط سرگرم عبادت و نيايش خود با خداوند است، قلمداد كنند. بگذريم از آن غفلت زدگانى كه به سفر حج، به چشم سفر سياحتى و تجارتى نگاه مىكنند. حج با برجستگيهايى كه در هيچ فريضۀ ديگر اسلامى، مجموعۀ آن را نمىتوان يافت، بسى برتر از بينش تنگنظرانۀ آنان و نگاه بىفروغ و خَطابين اينان است.
در دوران ما بزرگترين كسى كه حج را از پردۀ اوهام بيرون كشيد و رازهاى آن را در ذهن و نيز در عمل جمع عظيمى از مسلمانان، نمايان ساخت امام راحل كبير ما بود. او حج ابراهيمى را ندا كرد و خلايق را بدان فراخواند. و يكبار ديگر صداى «أذّن فى الناس بالحجّ» 1را به گوش جهانيان رسانيد.
حج ابراهيمى همان حج محمدى است كه در آن، حركت به سمت توحيد و اتحاد، روح و سرلوحۀ همۀ مراسم و شعائر است، حجى مايه بركت و هدايت و ستون اصلى در حيات و قيام امت واحده، حجى سرشار از منافع و پربار از ذكر خدا، حجى كه در آن ملتهاى مسلمان، وجود امت فراگير محمدى - صلىاللّٰه عليه و آله - و حضور خود در آن را، لمس مىكنند و با احساس برادرى و نزديكى ملتها، احساس ضعف و عجز و خودباختگى رها مىشوند.
حج ابراهيمى، آن است كه در آن مسلمين، از «تفرقه» به «جمعيت» حركت كنند و كعبه را كه بناى يادبود توحيد و رمز برائت و نفرت از شرك و بتپرستى است با معرفت به معناى رمزى آن طواف كنند و از ظاهر و پيكره مناسك به باطن و روح آن برسند و از آن براى زندگى خود و زندگى امت اسلام، توشه برگيرند. 2
بركات خانه خدا
عبدالله جوادى آملى
يكى از آيات بيّنه كه مايۀ بركت بيتاللّه الحرام مىباشد، اين است كه اگر سالى در قسمت شمالى خانۀ خدا (طرف ركن شامى) باران ببارد، سرزمين شام، قسمت شمال و شمال غربى حرم، در آن سال پربركت مىشود و باران فراوانى در آن ناحيهها مىبارد.
اگر در قسمت ضلع جنوبى (طرف ركن يمانى) ببارد، در سرزمين يمن و محدودۀ جنوب بارندگى مىشود و اگر در چهار طرف