26ببينيد و برگرديد. به اين جملهها و تعبيرها با عنايت و دقت بنگريد، امام مىفرمايد:
«فلسفۀ حج ديدن صاحب خانه است، خانه طريقيّت دارد، حركات و اعمالى كه آنجا انجام مىشود، بايد در اين جهت باشد» . از ديدگاه امام:
«مناسك حج مناسك زندگى است و جامعۀ امت اسلامى از هر نژاد و ملتى بايد ابراهيمى شود تا به خيل امت محمد - ص - پيوند خورده و يكى گردد و يَد واحده شود» .7 حج تنظيم و تمرين و تشكل زندگى توحيدى است.
از ديدگاه امام: «حج، كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلام را در تمام زواياى زندگى بايد جستجو نمود» . سياست اسلام را در همۀ ابعاد مىشود از حج درآورد. اين سخن امام است و حرف من نيست.
شبيه اين فرمايش امام، جملۀ رهبر عزيز انقلاب - تداوم بخش بحقّ راه امام - است كه در حكم خود به بنده فرمودند: «فريضۀ حجّ بيتاللّٰه از جمله تكاليف نادرى است كه در آن ابعاد متعدد و متنوع مربوط به زندگى فردى و سلوك جمعى به شكلى باشكوه و داراى تأثير عميق در تن و جان و انديشه و نيز در منش و روش آدمى گنجانده شده و درست گزاردن آن مىتواند او را به توفيقات بزرگى در همۀ عرصههاى مادى و معنوى نائل سازد» .
امام عزيز يكى از فلسفههاى بزرگ حج را بُعد سياسى آن مىداند و مىفرمايد: «اهميت بعد سياسى حج كمتر از بعد عبادى آن نيست. بعد سياسى علاوه بر سياستش، خودش عبادت است» .8
فلسفه حج بايد پاسخگوى فريادهاى مظلومانۀ فلسطين، آفريقا و افغانستان، و بلكه پاسخگوى همۀ مظلومان و مستضعفان جهان باشد. حج «قيام» است: «جَعَلَ اللّٰهُ الكَعبةَ البيتَ الْحَرامَ قياماً لِلنّاس» .9
«بيتى است كه براى قيام تأسيس شده است، آنهم قيام «ناس» ، «للناس» .
پس بايد براى همين مقصد بزرگ، در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همين مواقف شريف بايد تعيين نمود» .10 ارزيابى و ديدگاه امام از حج، اين است. منافع مردم اين نيست كه بروند آنجا مهر و تسبيح بياورند، كالاهاى