13همۀ انسانها مخاطبند. خدا مىفرمايد: به ياد اين صحنه باشيد كه ما از شما تعهد گرفتيم، حقيقت خودتان را به شما نشان داديم. شما ربوبيت ما را فهميديد، عبوديت خود را مشاهده كرديد و گفتيد: «بَلىٰ» . در جواب خدا كه فرمود:
«آيا من رب شما نيستم» ؟ گفتيد: «آرى ربّ ما هستى» .
صحنۀ ديگر، وقتى است كه ابراهيم خليل - سلام اللّٰه عليه - از طرف ذات اقدس اله مأمور شد تا اعلان حج كند، كه: «وَ اَذّن فى الناس بالحج. . .» . به مردم دستور داد كه حج بياييد. حضرت خليل طبق اين نقل، بالاى كوه ابى قُبيس رفته، و دستور الٰه را اعلان كردند كه: «از هر راهى كه هست، به زيارت بيت خدا مشرّف شويد» . مرد و زن جهان بشريّت كه در اصلاب و ارحام پدران و مادرانشان بودند، همه گفتند: «لبيك» .
اين صحنۀ لبيك گويى به دعوت خليل، مشابه صحنۀ لبيك گويى دعوت خداست در جريان عالم ذرّية.
همانطورى كه آن صحنه الآن هم هست، صحنۀ تلبيۀ دعوت خليل نيز الآن هست. يك قضيۀ تاريخى نبود. چون سخن از ذرات ريز نيست. سخن از صُلب و رَحم نيست. سخن از فطرت است و روح. چه در مسأله عالم ذريهاى كه: وَ اِذ اَخَذَ ربّكُم مطرح كرد و چه در آنچه كه در آيه «و اَذّن فى الناس بالحج» . در حقيقت ارواح بشر و فطرتهاى آنان پاسخ مثبت داده است، هم به دعوت خدا و هم به دعوت خليل خدا. آنها كه در دعوت خليل خدا، خليل را ديدند، هنگام لبيك هم مىگويند: «لبيك داعى اللّٰه، لبيك داعى اللّٰه» . آنها كه هنگام تلبيۀ اعلان حضرت خليل، صاحب اصلى؛ يعنى ذات اقدس اله را مشاهده كردند، آنها هنگام تلبيه مىگويند:
«لبيّك ذَا المعارج لبيّك، داعياً الى دارالسلام لبيك، مرهوباً مرعوباً اليك لبيك، لبيكَ لاٰ مَعبود سِواك لبيك، لبيّكَ لا شريكَ لكَ لبيك» و مانند آن. كه به خود خدا پاسخ مىدهند.
اين دو نوع پاسخ دادن، دو نوع عبادت كردن و دو نوع آگاهى داشتن، در بسيارى از مسائل دينى مطرح است؛ مثلاً افراد عادى كلمات قرآن را كه تلاوت مىكنند، براى آنها مطرح نيست كه اين سخنان را از كجا دارند مىشنوند.
مؤمنانى كه اهل معنا و اهل دلند،