10مناسك، به عقل عادى قابل تبيين نيست.
چون روح تعبّد در حج بيشتر است. لذا در هنگام لبيّك، عرض كرد: «تعبّداً و رقّاً» . نظير ذكرى كه در سجدۀ تلاوت گفته مىشود1.
عبوديت صرف
پس حج يك سلسله دستوراتى دارد كه با بندگى محض و رقيّت صرف و عبوديّت تامّه همآهنگتر است؛ براى اينكه آن اسرار و آن منافع مرموز را تبيين كنند، به صورتهاى منافع و فوايد در روايات، گوشههايى از آن را بيان كردهاند. و گاهى هم به صورت داستان در سخنان اهل معرفت و اهل دل ديده مىشود كه از يك سوى به عنوان بيان اسرار و از سوى ديگر به عنوان داستان مىخواهند بخشهاى اساسى حج را خوب تفهيم و تبيين كنند.
يكى از مناسك حج، مسألۀ لبيّك گفتن است كه احرام، با اين تلبيه بسته مىشود. بعد از احرام، مستحب است انسان اين لبيكها را ادامه دهد تا آن محدودههايى كه خانههاى مكه پيدا شود. اين «لبيك» كه انسان در هر فراز و نشيبى و در هر اوج و حضيضى آن را زمزمه مىكند براى آن است كه در هر لحظه و آنى، آن عهد را تجديد كند.
از وجود مبارك پيغمبر - صلى اللّٰه عليه و آله - نقل شده است كه: «اگر در امّتهاى گذشته رهبانيتى راه يافت، رهبانيت امت من جهاد در راه خداست و تكبير در هر بلندى و مانند آن» .
«تكبير بر هر بلندى» ناظر به همين تلبيه (لبيّك اللهمَّ لبّيك) است كه زائران بيتِ خدا، به هر جاى بلندى كه مىرسند مىگويند. اين به صورت يك رهبانيت است. راهب كسى است كه از خدا بهراسد و ذات اقدس اله ما را به رهبانيت ممدوح و پسنديده فراخواند، فرمود:
«ايّاىَ فارهبون»2.
از جهنم ترسيدن هنر نيست. از ذات اقدس اله هراسناك بودن هنر است، كه آن خوف عقلى و حريم گرفتن است. از اين جهت است مىگويند: آن شخص محترم است؛ يعنى بايد در حضور او حريم گرفت و نبايد به او نزديك شد كه مبادا ادب ترك شود.
دربارۀ ذات اقدس اِلٰهى بايد حريم بگيريم، چون در همۀ حالات خدا با ما است. «وَ هُوَ مَعَكُم اَيْنَما كُنْتُم»3، منظور از اين حريم گرفتن و نگهدارى حرمت