59در گلوگاه درّه واقع شده، امر آن بر ما مشتبه شده چرا كه بعضى آن را نيز كار عبدالملك مىدانند، و امّا برخى ديگر گويند كه آن كار معاوية بن ابىسفيان است 1.
4 - سيل مَخبل: در سال 84 هجرى، مكّه را سيلى فرا گرفت كه به دنبال آن، عوارض ناگوارى بر پيكر و زبان مردم آن ديار، ايجاد شد و دچار سرگشتگى و چيزى شبيه خبل (جنون) گرديدند، بدين جهت سيل مَخبل، نام گرفت. اين سيل، سيل عظيمى بود كه به مسجدالحرام، سرازير و كعبه را فرا گرفت.
5 - سيل ابىشاكر: در سال 120 هجرى در زمان خلافت هشامبن عبدالملك، در مكّه آمد كه مغازهها و خانههاى بسيارى را ويران و ضررهاى فراوانى رساند. ازآن جهت، نام آن را، سيل ابىشاكر نهادند كه درآن سال، ابىشاكر، مسلمةبن هشامبن عبدالملك، براى حجّ، بهمكّه آمدهبود 2.
6 - سال 208 هجرى، در ماه شوال، سيل عظيمى در مكّه آمد و مردم را غافلگير ساخت و آب، پشت سدّى كه در «ثقبه» واقع بود لبريز شده و سرازير گرديد و سدّ را ويران ساخت و با سيلى كه از جانب سده و منى، سرازير شده بود مسجدالحرام و كعبه را فرا گرفت و به باب و حجرالاسود رسيد و مقام را از جاى كند و بيش از هزار خانه را ويران و بيش از هزار نفر را طعمۀ خويش ساخت و مسجد را از گِل و سنگ پر كرد و صندوقها، و دكّههاى فروشندگان را با خود برد و به پايين مكّه انداخت. آن زمان، حاكم مكّه، عبداللّٰه بن حسين بن عبداللّٰه بن عباس بن على بن ابيطالب بود. او از مأمون خليفۀ عباسى، كمك خواست و نوشت: «اى اميرالمؤمنين! ساكنان حرم الهى و مجاورين بيت خدا و انس گرفتگان به مسجد او و آبادكنندگان بلاد او، از سيل بنيان كنى كه خانهها و اموال بسيارى را طعمۀ خود كرده و مردان و زنان بسيارى را هلاك گردانيده، به دامن احسان تو پناهنده شدهاند. سيل، هيچ خوراك و پوشاكى را براى مردم، باقى نگذاشته و آنان در پى پيدا كردن غذا، روانند وفرصت آن ندارند تا عقدۀ دل را با گريه كردن بر مادران و فرزندان و پدران و اجدادشان بگشايند. اى اميرالمؤمنين! آنان را در سايۀ عطوفت و احسان خود پناه ده كه خداوند را پاداش دهنده و مردم را سپاسگزار خواهى يافت.»
مأمون، اموال زيادى براى آنان فرستاد و نوشت: «شكايت تو، در مورد وضع اهل حرم، به اميرالمؤمنين رسيد و با ديدۀ رقّت، بر آنان گريست و با باران نعمتهاى خود، به يارى آنان بپا خاست. به دنبال نيز، كمكهايى خواهد آمد، اگر خداوند، خليفه را بر عزم و نيّتش ثابت بدارد» 3.
7 - سال 253 هجرى، سيل عظيمى در