49شبلى ديگرى را كه در سدۀ نخست (معاصر امام سجاد(ع)) در مدينه بسر برده باشد در كتابها نمىبينم «والعلم عنداللّٰه». بهر حال مضمون آن روايت، رعايت شرايط معنوى در اداى مناسك حج به موازات انجام تكليفهاى ظاهرى است.
پس بار ديگر مىپرسم: استطاعت چيست؟
در آغاز بحث، از استطاعت سخن گفتيم، و گفته شد بايد توجه داشت استطاعتى را كه فقها شرط دانستهاند، استطاعت «مالى» و «جسمى» است، اما پيش از اين دو، بايد استطاعت ديگرى تحصيل شده باشد.
استطاعتى كه مخصوص زائر خانۀ خدا نيست. استطاعتى كه هر مسلمان مكلف بايد دارا باشد. استطاعت «علمى»، يعنى چه بايد بكند و استطاعت «اخلاقى» يعنى آنچه را مىداند چگونه انجام دهد. در شريعتى كه دربارۀ اخلاق عملى آن كتابهائى مانند: محجةالبيضاء، احياء علومالدين، معراجالسعادة، كيمياى سعادت، مقاماتالعلية و دهها كتاب اخلاقى ديگر نوشته شده است، در دينى كه طلب علم را بر هر مسلمان واجب كرده است، مسلماً بايد اين استطاعت پيش از بلوغ فراهم گردد، و يا لااقل به تدريج در مدتى نه بسيار طولانى آماده شود. اما متأسفانه بسيارى از برادران مسلمان بدين دو امر مهم توجه ندارند. زائران خانۀ خدا بطور معمول هنگامى استطاعت مالى پيدا مىكنند كه بيش از نيمى از عمر طبيعى را پشت سر گذاردهاند؛ يعنى در سنين بالاتر از چهل سالگى. در چنين وقتى به فكر يادگرفتن احكام حج مىافتند، آن هم در روزهاى معين و در ساعتهاى معدود.
مىدانيم در چنين دوره از زندگى، تعليم گرفتن دشوار است. و آنچه روحانيان گروههاى حج از حاجيان مىخواهند تقريباً محال. دشوارى كار تنها در آموختن واجبات حج، يعنى همان اعمال و گفتار ساده نيست.
بسيارى از برادران و خواهران مىخواهند حمد و سوره و اعمال نماز واجب را هم در همان مجالس ياد گيرند؛ مثل اينكه نماز، هنگام بيرون