54فرمودند: هرگاه دندان شيرى اش بريزد و دندان تازه و دائمى درآورد.» (صدوق، ج2، ص453، دوم، 1404ق. ؛ مجلسى اول، ج 5، ص41، دوم، 1406ق.).
و اين كار همچنان كه در عرف عام معمول است، در هفت سالگى اتفاق مىافتد و نيز حضرت على(ع) فرمودهاند: كودك در هفت سالگى دندان تازه در مىآورد و در نُه سالگى سفارش و دستور به نماز مىشود و در ده سالگى بستر و خوابگاهش از كودكان ديگر جدا مىشود. (مجلسى دوم، ج 15، ص63 ، اول، 1406؛ ملاذالاخيار، ج 15، ص63؛ طوسى، ج9، ص183، چهارم، 1407ق). در نظريۀ استحبابِ به حج بردن كودكِ نابالغ، اختلاف نظر و آراء وجود دارد؛ شايد سرمنشأ اين اختلاف نظريه آن است كه لفظ احرام در برخى از روايات با حرف جر «ب» كه براى متعدّى كردن فعل لازم است، آمده و در برخى ديگر از روايات اين لفظ با حرف جر «عن» به كار رفته است؛ مثلاً در برخى روايات آمده است: «يحرم عنه»، كه مقصود و مراد از آن، اين است كه ولى كودك به جاى او و به نيابت از او مُحرم شود و در برخى روايات عبارت «يحرم به» آوردهاند؛ يعنى به خودِ كودك آموزش داده شود تا با تلقين و آموزشِ ولى احرام ببندد و براى اين احرام بستن به شكل مطلق، حد و حدودى وجود دارد، در غير اين صورت، بايد خودِ ولى به نيابت از كودك خردسال احرام ببندد. (مدنى كاشانى، ج1، ص32 سوم،1411ق.).
خلاصۀ بحث در اينجا اين شد كه مسلماً بعد از رسيدن به سن اثغار (سن ريزش دندان شيرى) كودك خردسال خودش قادر به احرام بستنِ خود است؛ هر چند كه اين احرام بستن، به تلقين و آموزش ولى باشد و در سن قبل از اثغار (يعنى قبل از هفت سال) بنا به فرمايش امام على(ع) در اغلب موارد خودش قادر به احرام بستن خودش نيست، پس ولى كودك يا نايب او، به نيابت از كودك خردسال احرام مىبندد. (مدنى كاشانى، ج1، ص32 سوم،1411ق.).
چ: طواف
ولى طفل بايد كودك را طواف دهد. يكى از شرايط صحتِ طواف، وضو داشتن است. پس، هرگاه ولى خواست بچه را طواف دهد، صورت وضويى به بچه بدهد و او را به طواف وادارد كه خود بچه طواف كند، هر چند واداشتن بر راه رفتن باشد؛ يعنى بچه را امر به طواف كند و به آن وادارد، هرچند به عنوان راه رفتن باشد؛ يعنى يك وقت بچه را امر به طواف مىكند و مىگويد: طواف كن، در صورتىكه بچه معناى طواف را مىفهمد تا خودش طواف كند و يك وقت بچه را امر مى كند به راه رفتن و مىگويد راه برو، در صورتى كه بچه معناى طواف را