59
ادلّۀ قائلين به جواز مسح بر موانع
قائلين به جواز مسح بر خفين، به رواياتى استدلال كرده اند كه آن را مستند به عمل رسول الله دانسته اند. قوىترين آن روايات، روايت جرير بن عبد الله بجلّى است كه به شهادت فقهاى اهل سنّت، دلالت بيشترى بر جواز مسح بر موانع دارد؛ زيرا اسلامِ وى بعد از نزول سورۀ مباركۀ مائده بوده و نقلش از وضوى پيامبر، مبتنى به سنّت آن حضرت بر جواز مسح بر مانع، حتّى بعد از نزول آيۀ وضو مى باشد.
امّا در پاسخ كسانى كه اين استدلال را كرده اند، بايد گفت:
اوّلا: طبق شهادت مورّخينِ عامّه (مانند طبرى)، اسلامِ جرير قبل از نزول سورۀ مائده بوده و در رمضان سال دهم نزد پيامبر آمده و اسلام آورده است. 1
ثانيا: آيا سنّت و روش رسول گرامى اسلام در مخالفت با قرآن كريم بوده و مى تواند ناسخ قرآن باشد؟! چون مقتضاى آيۀ شريفۀ وضو، چيز ديگرى است!
ادّلۀ قائلين به عدم جواز مسح بر موانع
قائلين به عدم جواز مسح بر خفين براى اثبات ديدگاه خود، به دو دليل تمسك جسته اند:
1. آيۀ شريفۀ وضو؛ اقتضاى آيۀ شريفه اين است كه مسح بر روى خود پاها باشد و با توجه به اينكه آيه از محكمات بوده و به نظر قاطبۀ مفسران در سورۀ مائده آيۀ منسوخ وجود ندارد جز آيۀ دوّمِ سوره، كه گفته اند منسوخ است. 2
2. دومّين دليل اماميه براى اثبات مدعّاى خويش، احاديث اهل بيت(عليهم السلام) است كه راه و شيوه را براى مسح روشن كرده است:
«عَنْ أَبِي الْوَرْدِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ(ع) : إِنَّ أَبَا ظَبْيَانَ حَدَّثَنِي أَنَّهُ رَأَى عَلِيّاً(ع) أَرَاقَ الْمَاءَ، ثُمَّ مَسَحَ عَلَى الْخُفَّيْنِ، فَقَالَ: كَذَبَ أَبُو ظَبْيَانَ أَ مَا بَلَغَكُمْ قَوْلُ عَلِيٍّ(ع) فِيكُمْ سَبَقَ الْكِتَابُ الْخُفَّيْنِ؟ فَقُلْتُ: هَلْ فِيهَا رُخْصَةٌ؟ فَقَالَ: لَا إِلَّا مِنْ عَدُوٍّ تَتَّقِيهِ أَوْ ثَلْجٍ تَخَافُ عَلَى رِجْلَيْكَ».
3
«ابوالورد گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: أبا ضبيان حديثى برايم نقل كرد: كه در آن [امام] على(ع) را ديده كه مسح را بر خفين كشيده است. حضرت فرمودند: دروغ مىگويد؛ آيا اين سخن [امام] على(ع) به تو نرسيده است كه مسح خفّين قبل از كتاب [آيۀ وضو] بوده است؟! پرسيدم: آيا در آن اجازها ى بر مسح موانع است؟ امام(ع) فرمود: خير، مگر در جايى كه تقيه بوده يا از سرما بر پاهاى خود بيم دارى.»
با توجه به رواياتى از اين جنس است كه فقهاى امامّيه بر بطلان وضو هنگام مسح بر مانع فتوا داده اند مگر در حالت اضطرار و ضرورت.
امام خمينى(قدس سره) مىفرمايد: «مسح كردن از روى جوراب و كفش باطل است ولى اگر بواسطۀ سرماى شديد يا ترس از دزد و درنده و مانند اينها نتواند كفش و يا جوراب را بيرون