54
قرائت منصوب و دلالت بر غسل پاها
ابو بكر كاشانى احتمالاتى را مطرح كرده و نخستين احتمال را به برخى از اساتيد خود نسبت مى د هد و آن اين كه: قرائت نصب در «أَرجُلكُم» دلالت محكمى برعطف حكم «أرجلكم» بر مغسولات؛ يعنى اعضايى كه در وضو بايد شسته شود دارد؛ هر چند ايشان احتمالات ديگرى را نيز بيان كرده و در آخر به اين گفتار ايرادى وارد نموده و مناقشه مى كند؛ 1امّا در پاسخ او مى توان همان كلام ابن حزم را كه تقرير آن گذشت، بيان كرد كه در اين باره گفت:
«أرجلكم؛ چه به جر و چه به نصب خوانده شود، در هر صورت عطف بر «رؤوس» است كه آيا عطف بر محل و يا عطف بر لفظ مى باشد.» 2
قرائت مجرور و دلالت بر غسل پاها
برخى از علماى عامّه ديدگاه خود را اينگونه بيان كرده اند كه:
اگر «أَرجُلكُم» با جر لام خوانده شود، مى تواند مجرور به فعل محذوف باشد كه با «باء» متعدّى شده است. بنابراين، تقدير كلام الهى مىشود؛ «و افعلوا بأرجلكم الغسل» 3و در اين صورت، حذف جار و ابقاى جر نيز جايز است. 4امّا شايد بتوان به اين گروه اينگونه پاسخ داد كه: حذف و تقدير در كلام، خلاف اصل است و نياز به قرينه دارد. البته اينگونه تأويلات در مواقع ضرورت صورت مىگيرد نه در ما نحن فيه كه امر واضح و آشكار است.
سنّت پيامبر(ص)
دوّمين استدلال قائلين به وجوب غَسل و شستن پاها، سنت و روش پيامبر(ص) و در برخى مواقع، رواياتى است كه از طريق جمهور اهل سنّت در اين باب بيان شده است كه با نگاهى به اين روايات، مى توان آنها را به چهار گروه تقسيم كرد:
گروه نخست: روايتى است از پيامبر(ص) ، در توبيخ آن دسته از مسلمانان كه به سبب ضيق وقت در نماز عصر، با سرعت وضو ساختند و آب به قسمتهاى پشتى پاهايشان نرسيد و پيامبر ندا برآوردند: «ويل لأعقاب من النار»؛ 5«واى بر پشت پاها از آتش.»
اين روايت كه از محكم ترين دلايل قائلين به وجوب شستن پاها است، از دو جهت سست است: الف) سند روايت كه از مرويّات عبد الله بن عمرو بن عاص است ب) مضمون روايت كه مخالف با نص آيه است.