10شد و از منصب و مقام عزلش كرد. 1
ابن ابى الحديد مىنويسد: روايات ابوهريره نزد اساتيد ما قابل قبول نيست و عمربن خطاب ابوهريره را به دليل روايات دروغش كه بسيار از پيامبر خدا (ص) نقل كرده و به آن حضرت نسبت داده است، كتك زد. 2اما برخى از روايات، كه راوى آنها ابو هريره نيست، دليل بر مشروعيت گفتن آمين در نماز نمىباشد؛ مانند روايت پنجم و ششم. از اين دو روايت استفاده نمىشود كه گفتن آمين در نماز مشروعيت دارد و تنها مشروعيت اصلِ آمين استفاده مىشود و ممكن است مراد آمين گفتن بعد از دعا باشد. علاوه بر اينكه سند روايت پنجم به تصريح علماى اهل سنت ضعيف است.
اما آن دسته از روايات كه بيانگر مشروعيت آمين در نماز است، به نظر برخى از علماى اهل سنت اسناد آنها ضعيف است؛ از جمله بشار عواد معروف و محمد محمود حسن نصار از محققان و مستخرجين اسناد روايات سنن ابن ماجه تصريح به ضعيف بودن اسناد روايت سوم و چهارم كردها ند. و سند روايت سوم به خاطر وجود حميد بن عبد الرحمان در ميان روات، ضعيف است و سند روايت چهارم، به خاطر وجود عبدالجبار بن وائل ضعيف شمرده شده، چون او از پدرش نقل كرده، در حالى كه پدر را نديده و شش ماه بعد از فوت پدر به دنيا آمده است. 3
دليل ديگرِ شيعه، رواياتى است كه از معصومينعليهم السلام رسيده و از گفتن آمين بعد از حمد نهى كرده ا ند. بديهى است آنها به سنت و سيرۀ جدشان رسول الله (ص) كاملاً آگاه بودهاند.
اگر گفتن آمين در نماز مشروع بود و پيامبرخدا (ص) به آن دستور داده بود، هرگز از آن نهى نمىكرد. امام صادق (ع) فرمودها ند: وقتى از قرائت حمد در نماز فراغت يافتى، بگو: «الحمد لله ربّ العالمين» و كلمه «آمين» بر زبان نياور. 4و همچنين در روايتى آمده است: هنگامى كه يكى از ياران امام صادق (ع) در مورد گفتن آمين بعد از حمدِ امام جماعت، از ايشان پرسيد، حضرت فرمودند: اين برنامۀ يهود و نصارى است. 5پيامبرخدا (ص) فرمود: هميشه امت من در خير و سعادتا ند و بر شريعت دين مىباشند تا زمانى كه از قبله منحرف نشوند و براى آنها ضجه به آمين بلند نباشد. 6فقهاى شيعه به استناد اين ادله، فتوى به حرمت گفتن آمين بعد از حمد در نماز دادها ند. 7
منابع
- ابن ابى الحديد، عبد الحميد بن هبة الله المدائني، شرح نهج البلاغه، تحقيق محمد ابوالفضل
ابراهيم، مؤسسۀ مطبوعاتى اسماعيليان و دار احياء التراث العربي، بيروت.
- ابن ابى جمهور، الأحسايى، محمد بن على، عوالى اللئالى، تحقيق آقا مجتبى عراقى،
مطبعة سيد الشهدا، 1403ق.