46اى صفيه، عمّۀ پيامبر، براى آنچه نزد خداست كار كنيد كه من نزد خدا از شما نمى توانم دفاع كنم.» 1
بانوى جهاد و مبارزه
صفيه، روحى پيكارگر با مشركان و معاندان داشت و به همين دليل در بسيارى از جنگ ها در كنار پيامبر بود و به مداواى مجروحان مى پرداخت؛ چنانكه پس از اتمام جنگ خندق به مداواى مجروحان همت گماشت و در جنگ هاى ديگرى هم به مدد و يارى فرزند برادرش رسول الله مبادرت مى كرد.
كشتن جاسوس يهودى
ابن سعد در الطبقات الكبرى نوشته است:
«اسامه حماد بن اسامه، از قول هاشم بن عروه، از قول پيامبر (ص) نقل كرده كه آن حضرت هرگاه براى مبارزه و جنگ با دشمنان از مدينه خارج مى شدند، همسران و زنان را در قلعۀ حسّان بن ثابت مى بردند؛ چون آنجا از بهترين قلعه هاى اهل مدينه بود و روز جنگ اُحد، پيامبر (ص) حسّان بن ثابت را در مدينه به عنوان جانشين قرار داد. يكى از يهوديان آمد و در اطراف قلعه مى گشت و به قلعه تكيه مى داد و آن را بررسى مى كرد تا چيزى بشنود و خبر بيابد. صفيه، دختر عبدالمطلب به حسان بن ثابت گفت: برو آن يهودى جاسوس را بكش. او ترسيد و از اين كار خود دارى ورزيد. صفيه خود عمود آهنين برگرفت و اندك اندك در را گشود و مرد يهودى را كه غافلگير كرده بود، با عمود آهنين بر فرقش زد و او را كشت.» 2
صفيه با شجاعت خود، شرّى را از مسلمانان بر طرف ساخت و اجازۀ جاسوسى به وى را نداد تا مشكلى از ناحيۀ يهود براى مسلمانان قلعه پيش نيايد.
صفيه، همچنين در جنگ خندق و بدر شركت داشت و براى مسلمين كمك هاى فراوانى در مسير مبارزه و جهاد انجام داد و به اين وسيله از آرمان هاى بزرگ پيامبر حمايت كرد.
صفيه در سرودن شعر مهارتى زايد الوصف داشت و اشعار بلندى را سرود كه به نمونه هاى مختصرى اكتفا مى كنيم:
صفيه، فرزندش زبير را در كودكى تنبيه و كتك مى زد، عموى زبير، صفيه را به سبب اين رفتار سرزنش كرد و به او گفت: بچه را اين گونه نبايد زد. تو او را با غيظ و غضب ميزنى! صفيه رجزى را بالبداهه سرود و چنين گفت: