38كه آن حضرت را در كنارش حاضر ببيند، غذايش دهد، صورت و دستانش را بشويد، نظيفش كند، لباس بر تنش بپوشاند، روغن مالى نموده، خوشبويش سازد و. . . روزها مواظب شير دادنش بود. شب كه مى شد رختخواب، وسايل خواب، متكا و گهواره ا ش را آماده مى كرد. شب و روز از او غافل و جدا نمى شد و در خدمتگزارى كوتاهى نمى كرد. پيامبر خدا (ص) آن بانوى بزرگوار را «مادر» خطاب مى كرد.» 1
نيك مى دانيم كه با وفات عبدالمطّلب، مسؤوليت نگهدارى پيامبر (ص) به عهدۀ عمويش ابوطالب و همسر گرامى ا ش فاطمه بنت اسد افتاد، به طورى كه از لحظۀ ورود حضرت به خانۀ ابوطالب، بنت اسد خود را وقف خدمت به اوكرد! و هرگز در رسيدگى به برادر زادۀ ابوطالب كوتاهى نكرد و ايشان را از فرزندان خود كمتر نشمرد، بلكه در نگهدارى ا ش اصرار و مبالغه ورزيد. ابوطالب و همسرگرامى اش فاطمه بنت اسد، اين كفالت را تا زمان حياتشان، ادامه دادند و به خوبى هم كفالت نمودند. اين دوگرامى، «در روزگارى كه مؤمنان در اقليت بودند و مسلمانان تحت شكنجه و آزار مشركين به سر مى بردند، بيشترين حمايت را از پيامبرخدا (ص) كردند. وقتى در اثر تحريم اقتصادى و قطع رابطه از سوى سران شرك با مسلمانان، به حضرت خديجه سخت مى گذشت، فاطمۀ بنت اسد، مونس هميشگى و شريك غم و شادى او بود. هنگام تولد حضرت زهرا، در بيستم جمادى الثانى سال پنجم بعثت، كه زنان قرين حاضر به كمك نبودند، فاطمۀ بنت اسد به يارى وى شتافت. 2
به همين دليل است كه در زيارت آن بانوى كرامت و نور چنين مى خوانيم:
«أَشْهَدُ أَنَّكِ أَحْسَنْتِ الْكَفَالَةَ، وَ أَدَّيْتِ الأَمَانَةَ، وَ اجْتَهَدْتِ فِى مَرْضَاةِ اللهِ وَ بَالَغْتِ فِى حِفْظِ رَسُولِ اللهِ، عَارِفَةً بِحَقِّهِ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ، مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ، مُسْتَبْصِرَةً بِنِعْمَتِهِ، كَافِلَةً بِتَرْبِيَتِهِ، مُشْفِقَةً عَلَى نَفْسِهِ، وَاقِفَةً عَلَى خِدْمَتِهِ، مُخْتَارَةً رِضَاهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى الإِيمَانِ وَ التَّمَسُّكِ بِأَشْرَفِ الأَدْيَان. . .»
3
«گواهى مى دهم كه تو كفالت پيامبر را به خوبى انجام دادى. امانت را ادا كردى و در كسب رضايت خدا نهايت تلاش ورزيدى. در حفظ پيامبر (ص) بى نهايت كوشش كردى. به حق او معترف بودى. به راستى مكتبش ايمان داشتى. به نبوّتش اعتراف كردى. به نعمت وجودش آگاه بودى. تربيتش را بر دوش گرفتى. بر او مهربان بودى و در خدمتش ايستادى. رضايتش را برگزيدى. در مسير خواسته اش حركت كردى و گواهى مى دهم كه با ايمان روزگار گذراندى و به برترين اديان (اسلام) تمسك نمودى.»