39
وفات فاطمۀ بنت اسد
مورخان همگى گزارش كرده اند كه فاطمۀ بنت اسد در مدينه وفات يافت و پيامبر (ص) از ردا و جامۀ خويش بر او پوشاند و در قبرش (پيش از دفنش) خوابيد تا قبر بر او آسان گردد.
امام صادق عليه السلام دربارۀ قضاياى مربوط به وفات فاطمۀ بنت اسد فرموده ا ند:
«فاطمۀ بنت اسد، از پيامبر خدا (ص) شنيد كه مى فرمود: بى گمان مردم در روز قيامت آنگونه كه از مادر زاده شده اند، عريان محشور خواهند شد، پس فاطمۀ بنت اسد گفت: واى از رسوايى! پيامبر خدا به او فرمود: من از خدا مى خواهم كه تورا پوشيده برانگيزد. و نيز شنيد كه پيامبر از فشار قبر فراوان ياد مى كند، گفت: واى از ناتوانى! پيامبر فرمود: من از خدا مى خواهم كه از فشار قبرت كفايتت فرمايد. روزى به رسول خدا (ص) گفت: من مى خواهم اين كنيز خود را آزاد كنم. حضرت در پاسخش فرمود: اگر چنين كنى، خداوند به ازاى هر عضوى از او، عضوى از تو را از دوزخ آزاد فرمايد. فاطمۀ بنت اسد وقتى بيمار شد پيامبر را وصىّ خود قرار داد و سفارش كرد كه خادم او را آزاد فرمايد و چون زبانش بند آمده بود، با اشاره، با پيامبر خدا سخن مى گفت و پيامبر وصيتش را پذيرفت.»
روزى اميرمؤمنان گريان نزد پيامبر (ص) آمد! حضرت از او پرسيد: «مَا يُبْكِيكَ؟» ؛ «چه چيز تو را گريان كرده است؟» گفت: مادرم فاطمه درگذشت! پيامبر فرمود: به خداوند سوگند كه او مادر من نيز بود و شتابان برخاست و درون خانه آمد و سپس به او نگريست و اشك ريخت و آنگاه به زنها دستور داد غسلش دهند و فرمود: چون از غسل فارغ شديد، بدون تصميم و نظر من كارى نكنيد. وقتى فراغت از غسل را به پيامبر خبر دادند، حضرت يكى از پيراهن هايش را كه مى پوشيد، داد تا فاطمه بنت اسد را در آن كفن كنند و به مسلمانان فرمود: اكنون مى بينيد كارهايى را در كفن و دفن فاطمه انجام مى دهم كه پيش از او براى كسى انجام نداده ام، اگر خواستيد بپرسيد تا دليلش را باز گويم. وقتى زنان از غسل و كفن فارغ شدند، پيامبر (ص) جنازۀ فاطمۀ بنت اسد را بر دوش گرفت و زير جنازۀ او بود تا به قبرش رسانيد و او را در كنار قبر نهاد و خود وارد قبر شد و در آن خوابيد و سپس برخاست و با دست خود او را در قبر نهاد و مدتى طولانى با او راز گفت و خطاب به وى مى فرمود: پسرت، پسرت، پسرت!
سپس از قبر بيرون شد و خشت بر آن چيد و كامل ساخت و روى قبر افتاد و شنيدند كه مى فرمود: «لاَ إلَهَ إلاَّ الله» ، خدايا! او را به تو مى سپارم. سپس برگشت. مسلمانان پرسيدند: رمز اين كارها چه بود؟ فرمود: آخرين قسمت احسان و نيكى ابوطالب را از دست دادم! فاطمه كسى بود كه اگر چيزى در