53صادق (ع) مدينه را تصرف كرد، پسرش داود بن محمد بن سليمان بن حسن مثنى بن امام حسن (ع) متولى صدقات حضرت امير (ع) بود.
ابوالحسن عمرى نسابه، ضمن اشاره به نسب شريف او مى‌نويسد:
«كَانَ دَاوُود كَرِيماً وَلي صَدَقَاتِ عَلِيّ (ع) وَ مَاتَ عَن ذيل لَم يَطُل» . 1
امام فخر رازى نيز با جملۀ
«كَانَ دَاوُود أَحَد رِجَال آلِ أَبِي‌طَالِب وَ كَانَ يَلِي صَدَقَاتَ عَلِيّ وَ كَانَ سَخِيّاً كَرِيماً مُحِبّاً فِي أَهلِهِ» 2از او ياد مى‌كند.
همين مطلب را ابن عنبه 3و سيد مهدى رجايى 4نيز بازگو كرده‌اند.
داود بن محمد، تنها يك فرزند به نام على داشت كه ملقب به شريج بود. 5از نسل وى، محمد، على، حسن و حسين، فرزندان سليمان الأسود بن على الثريد بن سليمان بن على بن داود است كه ماردشان نفيسه دختر على بن احمد حقينى بود. 6
از فرزندان محمد بن سليمان با عنوان «نجوم آل ابى‌طالب» [ستارگان آل ابوطالب] و «الرماح آل ابى‌طالب» [نيزه‌هاى آل ابوطالب] ياد مى‌كنند. 7
محمد، علاوه بر داود، صاحب چهار پسر و سه دختر ديگر به اسامى ذيل بود:
1. سليمان؛ او تنها يك دختر داشت و مادرش بنا به گفتۀ عمرى نسابه، كنيز بود.
2. موسى؛ صاحب چند فرزند بود.
3. اسحاق؛ مادرش اُم‌ولد، كنيز بود.
4. حسن؛ از اصحاب عبدالحميد بن جعفر الملك مُلتانى بود و در جريان تصرف بجّه در نوبه كشته شد. او يك فرزند به نام ابراهيم عجيز [شكم گنده] داشت كه نقيب نصيبين بود و مادرش فاطمه نام داشت كه دختر حسين بن عبدالله بن حسن بن زيد بن امام حسن (ع) بود. 8سادات سرخس منتسب به ابراهيم عجيز هستند و برخى از آنان به كوه‌هاى قائن پناهنده شدند كه از ايشان است ابو زيد ناصربن عيسى بن محمد بن محمد جبلۀ بن ابراهيم عجيز. 9
5. فاطمه؛
6. مليكه؛
7. كلثم؛ 10
ابن مهنا، پدر داود (محمد) را محدّث دانسته، 11مي‌نويسد: مادرش اسماء دختر اسحاق مخزومى