40ملكيت. بنابراين، ريشۀ تعارض منتفى است.
البته ممكن است كسانى در تقرير استدلال بهآيه بگويند: آيه اطلاق دارد نسبت به استطاعت مالكى و بذلى.
روايات مفسّر استطاعت، با چندين تعبير آمدهاند:
1. با عبارت «لَهُ زادٌ وَ رَاحِلَةٌ» كه ظهور در ملكيت دارد.
2. با عبارت «مَا يحُجُّ بِهِ» .
3. با عبارت «عِنْدَهُ مَا يحُجُّ بِهِ» .
4. با عبارت «يجِدُ مَا يحُجُّ بِهِ» .
جز دستۀ نخست؛ يعنى سه دستۀ آخر، اعم است از استطاعت بذلى و ملكى. بنابراين، ميان دسته اول و سه دستۀ بعد، تعارض وجود دارد.
در استطاعت بذلى، مرجع اطلاق آيه است و موردى كه بهطور قطع از اطلاق آيه خارج شده، شخصى است كه نه زاد و راحلۀ ملكى دارد و نه اباحۀ تصرف و بقيه، در اطلاق آيه داخل است. پس اطلاق آيه شامل استطاعت بذلى نيز مىشود. در اين صورت استدلال به اطلاق آيه، براى تحقّق استطاعت شرعى به استطاعت بذلى تمام است.