37تفسير كرده است. 1بنابراين، با داشتن زاد و راحله، استطاعت مالى محقق است.
2. بعضى افزون بر زاد و راحله، رجوع به كفايت و باز بودن راه را نيز اضافه كردهاند. 2
3. گروه ديگر از فقها، افزون بر چهار قيد ياد شده، قيود ديگرى؛ همانند سلامتى بدن و وسعت وقت را هم افزودهاند. 3
آنچه در كلام بيشتر فقها، بهعنوان اركان تشكيل دهندۀ استطاعت شرعى آمده، چهار امر است كه با تحقّق آنها، موضوع وجوب حج؛ يعنى «استطاعت» محقّق است:
الف) استطاعت مالى؛ يعنى امكانات مالى براى هزينۀ سفر، كه در اصطلاح فقها با عنوان «زاد و راحله» از آن ياد مىشود و همچنين هزينۀ زندگى همسر و نانخورهاى وى در طول سفر و نيز وجود درآمدى براى ادامۀ زندگى در حد شأن پس از بازگشت از سفر كه در اصطلاح فقها «رجوع به كفايت» نام دارد.
ب) استطاعت بدنى؛ كه عبارت است از صحت جسم در طول سفر و توانايى انجام مناسك عمرۀ تمتّع و حج.
ج) استطاعت زمانى؛ كه عبارت است از وجود فرصت و زمان كافى براى انجام مناسك عمره تمتع و حج.
د) استطاعت سربيه (طريقى) ؛ كه عبارت است از باز بودن راه.
هر يك از اين چهار مورد، ركنى از اركان استطاعتاند، هر چند در خصوصيات آنها اختلاف زيادى وجود دارد و بهويژه در استطاعت مالى كه از جمله موضوعات اين نوشته را تشكيل مىدهد و در آن بحث ميشود كه آيا همانگونه كه مكلف اگر خودش مالك زاد و راحله و نفقه عيالاتش باشد استطاعت صدق مىكند، اگر شخص ديگرى اين امور را بذل كند باز استطاعت مالى صادق است و با وجود ديگر شرايط، حج بر او واجب است يا نه؟ بنابراين، محل بحث و نزاع اين است كه استطاعت بذلى حكم استطاعت مالكى را دارد يا نه.
تقرير محل نزاع
فقها در باب «استطاعت بذلى» مباحث و پرسشهاى زيادى را طرح و نظريات گوناگونى را ارائه كردهاند؛ از جمله: