35
پيشگفتار
حج، در معارف و آموزههاى اديان الهى؛ بهويژه اسلام، از جايگاهى رفيع و والا برخوردار است. در اهميت آن همين بس كه يكى از اركان پنجگانۀ دين بهشمار آمده و براساس آيات و روايات و فتواى فقيهان، انكار آن موجب كفر مىگردد و آنگاه كه واجب شود، انجامش با تأخير، گناه است.
حج، ابعاد و ويژگىهاى مختلف دارد كه هر يك در جاى خود داراى اهميت زيادى است؛ از جمله در بُعد فقهى و براساس برخى از روايات فقه حج، از ديگر واجبات، حتى نماز برجستهتر و فراگيرتر است و شايد وجه آنجامعيت حج باشد؛ زيرا ديگر واجبات، همانند نماز، روزه، خمس و طهارت، به نحوى در حج راه پيدا كرده است و ازاينرو است كه زراره به امام صادق (ع) عرض مىكند: مدت چهل سال از مسائل حج پرسيدم و شما پاسخ داديد. . . ؟ ! 1حضرت در پاسخ فرمودند: توقع دارى احكام خانهاى كه هزار سال قبل از خلقت آدم (ع) زيارت مىشده، در مدت چهل سال تمام شود؟ !
اين نوشته در پى آن است كه يكى از فروع فقهى حج، با عنوان «حكم حج بذلى» كه مورد ابتلا و مواجه با پرسشهاى زيادى است را مورد كند و كار قرار دهد.
چكيده
استطاعت در لغت
كتب لغت، «استطاعت» را به معناى قدرت و توانايى دانستهاند. استطاع مشتق از «طوع» است.
ابن منظور در «لسان العرب» ذيل همين ماده (طوع) مى نويسد: و قدرت عبارت است از صفتى كه انسان اگر بخواهد فعلى را انجام مىدهد و اگر نخواهد ترك مىكند. 2
استطاعت در اصطلاح فقهى
عنوان و واژۀ استطاعت در كلمات متكلمين، فقها و اصوليون، هركدام به معنا و مفهومى به كار رفته است:
- مراد متكلمين از استطاعت، همان مفهوم لغوى است؛ يعنى صفتى كه انسان با آن مىتواند فعلى را كه بخواهد انجام دهد و يا ترك كند. 3
- فقها و اصوليها در غير باب حج، استطاعت را به معناى قدرت تكوينى بر انجام كار