55به خدمت شما مىفرستم. نسبت به او نيكى كنيد. عمر فرزند امسلمه بر على (ع) وارد شد. حضرت مقدمش را گرامى داشت و او در تمام جنگها در ركاب حضرتش حاضر بود و زمانى هم او را حاكم بحرين نمود و به يكى از پسر عموهايش نوشت كه شنيدم عمربن ابوسلمه شعر هم مىسرايد، از اشعار او برايم بفرست، اشعارى در مدح اميرالمؤمنين براى حضرت فرستاد كه آغازش چنين است:
جَزَتْكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَرَابَة
رَفَعْتَ بِهَا ذِكْرِى جَزَاءً مُوَفَّراً
«خداوند پاداشت دهد اى امير مؤمنان، از نظر خويشاوندى پاداش بزرگى كه با آن نام مرا بلند ساختى.» 1
امسلمه، انيس و همدم فاطمه (عليهاالسلام)
بعد از وفات حضرت خديجه، سرپرستى فاطمۀ زهرا (عليهاالسلام) توسط پيامبر به امسلمه سپرده شد و او توانست ضمن سرپرستى از دختر پيامبرخدا (ص) و كوثر رسالت، انس و الفتى با وى بيابد كه تا آخرين سالهاى حياتش موجب پربارى فكر و انديشه و موجب تقوا و رستگارى او شود. امسلمه به واسطۀ اين ارتباط، به گنجينهاى گرانسنگ از روايات، معارف و افكار والاى الهى دست يابد و بدين روى، امسلمه روايات فراوانى را از فاطمه زهرا نقل نموده كه در كتب تاريخى و روايى مضبوط است.
امسلمه و خواب پيامبر خدا (ص)
امسلمه، كه همواره به دفاع از خاندان رسالت مىپرداخت، علاقۀ فراوانى به حسينبنعلى (عليهماالسلام) داشت. او و برادرش حسن (ع) را دو سبط از اسباط و دو دُردانۀ پيامبر مىشمرد. اسرار فراوانى دربارۀ آنان از جدشان و از پدرش على و مادرش فاطمه نقل مى كرد. شيشه تربت را كه پيامبر به وى سپرد، در دست او بود كه در ماجراى شهادت حسينبنعلى، اسرار الهى بر وى مكشوف گرديد. او در شب شهادت امام شهيدان؛ حسينبنعلى، پيامبر را در خواب مىبيند و. . .
ابن عباس گويد: