7شيوا و دلنشين تبيين كردهاند.
پايان بخش اين مقال، شرفيابى به محضر مبارك پيامبر اعظم و خاندان مكرم اوست كه
«تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الإِمَامِ» .
عمل به وظايفى كه صاحب المراقبات براى زائر بيان كرده، موجب اكمال و اتمام حج و صفا بخش روح و روان زائر است.
كليدواژهها: عارف، المراقبات، زائر، حج، ملكى، كعبه
مقدمه:
اشياى مادى، با گذشت زمان نياز به تصحيح و تعمير دارند، به عنوان مثال، يك ساختمان بعد از مدتى دچار آسيبهايى مىشود كه براى استفادۀ مطلوب از آن، بايد درصدد علاج آسيبها برآمد و از همين قبيل است يك اتومبيل كه بايد دستى به اتاق و موتور آن كشيد؛
«كَادَ أَن يَكُونَ إجمَاعاً» .
انسان هم بر اثر آسيب هاى جدى كه در اجتماع با آنها مواجه است، گاهى نياز به تقويت دين خود دارد. تمام عبادات در تقويت دين مؤثرند، اما اثرى كه حج در اين رابطه دارد از واجبات ديگر بيشتر است، لذا صديقۀ طاهره (عليها السّلام) در بحث تبيين فلسفۀ احكام الهى نسبت به حج مىفرمايند:
«وَ الْحَجَّ تَشْييداً لِلدِّين» ؛ «خداوند حج را وسيلۀ تقويت دين قرار مىدهد. قريب به همين مضمون از اميرمؤمنان (ع) نقل شده كه فرمودند:
«وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّين» .
عارف واصل، ملكى تبريزى مىنويسند: «حج دارويى الهى و مركّب از اجزاى بسيار نافع براى بيمارىهاى دل است؛ بيمارىهايى كه قلب را از عالم نور باز مىدارد؛ مثلاً خرج كردن در حج، بيمارى بخل را معالجه نموده و تواضع و خوارى در اعامل حج و طواف و نماز مرض تكبر را معالجه مىكند، بهخصوص اعمالى كه فلسفۀ آن را نمىدانيم؛ مانند هروله يا تحمل سختىهاى اعمال آن تنبلى را معالجه مىكند و ساير اعمال آن. . . .»
لذا حج و ساير عبادات بايد آنگونه انجام شود كه خدا مىخواهد و تنها زمانى به اين