59وى هنگام لشكر كشى به مدينه سن بالايى داشت؛ بهطورى كه نوشتهاند او زمان پيامبر خدا (ص) را نيز درك كرد. در جنگصفين، از فرماندهان لشكر معاويه بود و فرماندهى پادگان معاويه را به عهده داشت.
ابن قتيبه مىنويسد: مسلم بن عقبه هنگام عزيمت به مدينه چنان مريض بود كه از شدت درد نمىتوانست بر شتر و يا مركب ديگر سوار شود! او را بر روى تخت خواباندند و مردانى چند تخت را بر دوش خود نهادند و به سوى مدينه حمل كردند. 1
ابن حجر عسقلانى پس از نقل حادثۀ حرّه معذرت و پوزش مىخواهد و مىنويسد: اگر ابن عساكر اين حادثۀ تلخ را نقل نمىكرد، هرگز نام مسلم بن عقبه را در نوشتههايم نمىآوردم؛ همانطور كه از آوردن نام و شرح حال عبدالرحمان بن ملجم عذر خواستهام! 2
مورخان مىنويسند: مسلم بن عقبه نه تنها در اواخر عمرش (كه بيش از نود سال داشت 3) مرتكب چنين جنايت هولناكى شد، بلكه او هنگام مرگش نيز از كارنامۀ حمله به شهر پيامبر (ص) و قتل وغارتش، به نيكى ياد مىكند و آن را مىستايد! و حتى در بستر مرگ، به كارنامۀ زشت خود در مدينه افتخار مىكند و مىگويد:
«با كشتن اين نجسها (مردم مدينه) ، پاك گرديدم! اللّهم إنَّكَ تَعلَمُ أَنّي لم أشاق خليفة ولم أفارق جماعة، فأغفر لي؛ خدايا! تو مىدانى من با هيچ خليفهاى جدال نكردم و هرگز از جماعت جدا نشدم، پس مرا بيامرز!» 4
رفتار خشن، زشت و زنندۀ مسلم بن عقبه چنان بود كه مورخان لقب مسرف به وى دادند تا ابعاد و ميزان زياده روى اش در خونريزى بر همگان معلوم شود.
مرحوم محدث قمى در كتاب «سفينة البحار» آورده است: علت نامگذارى مسلم بن عقبه به «مسرف بن عقبه» آن است كه وى در ريختن خون اهالى مدينه منوره، اسراف و زياده روى كرد.