44آن، عبدالله بن جعفر نامه را نوشت و به عمروبن سعيد ارائه كرد و گفت: نامه را مهر كن و همراه برادرت يحيى بن سعيد بفرست؛ زيرا او مىتواند به حسين اطمينان دهد و حسين هم خواهد دانست كه پيام تو جدّى است ويحيى نامه را نزد حسين بن على (عليهم السلام) برد و آن را خواند. امام (عليه السلام) فرمود: من پيامبرخدا را در خواب ديدم و در همان خواب، فرمان كارى را يافتم كه در پى انجام آن هستم؛ خواه به سودم باشد يا به زيانم. . . من خواهم رفت تا با پروردگارم ديدار كنم.» 1
2. روحية صلح جويانة عبدالله جعفر
دليل ديگرى كه ارائه شده، اين است كه عبدالله بن جعفر، در آن زمان روحية صلحجويانهاى را در پيش گرفت و براى خود دلايلى را آورد. با همين دلايل بود كه با بنىاميه تعاملاتى هم داشت، اما در عين حال، در اين تعاملات، هرگز اجازه نمىداد بر شأن و جايگاه والاى امامان خدشه وارد شود و در جلسات فراوانى به دفاع جانانه پرداخت و بنىاميه را خوار و بىمقدار كرد اما روشش اين بود كه با آنان رفت و آمدهايى داشته باشد. عبدالله جعفر ولايتعهدى يزيد را در حضور معاويه مورد نكوهش قرار داد و با وجود امام حسين (عليه السلام) ، آن را خيانتى بزرگ برشمرد.
پس اين نظريه و ديدگاه هم، سند محكم تاريخى ندارد و نمىتوان آنها را مستند قطعى تلقّى كرد.
شواهد و قرائن همگاني عبدالله بن جعفر با قيام عاشورا
از مجموع اقداماتى عبدالله بن جعفر و پيشينة پرشكوه و افتخار آميزش، چنين برمىآيد كه وى با قيام عاشورا همگام بوده است. در اين زمينه، سه دليل مهم را مىتوان برشمرد:
1. به همسرش زينب كبرى (س) اجازه داد با امام حسين (عليه السلام) همراه شود و در اين مورد هيچگونه ممانعتى ايجاد نكرد.
2. دو فرزندش؛ عون و محمد را با كاروان افتخارآميز كربلا همراه كرد كه در نهايت منتهى به شهادت فرزندانش شد و آنان هر دو در كربلا در ركاب دايى بزرگوارشان امام شهيدان به شهادت رسيدند.