50الگوى تربيت متعاليه ياد كرديم، الگويى است كه بر رياست عقل بر ديگر قوا نظر دارد. علامت تحقّق اين رياست، تعبد به آموزههاى اسلامى است؛ زيرا عقل نيرويى است كه براى بقاى ابدى و عزت جاودانه تلاش مىكند و اين مسأله در سايۀ عبوديت تحقّق پيدا مىكند. در پارادايم تربيت متدانيه، طبق مبناى انسان شناختى امام خمينى، هفت نوع انسان خواهيم داشت، كه با توجه به نوع تركيب قوا و رياست پديد آمده، آثار مختلفى از انسان سرخواهد زد.
حج از طريق تقويت عقل در ميان قواى وجودى انسان، به رياست عقل بر ديگر قوا مدد مىرساند، اين مسأله باعث مىشود انسان «مؤمن» بشود. انسان مؤمن، هم خود به امنيت رسيده است و هم ديگران از او در امان هستند. در فضاى امن آزاد، اختيار و اراده انسان در مسيرى قرار مىگيرد كه شكوفايى استعدادهاى انسان را در پى دارد. اين همان تربيت جامع و متعاليۀ اسلامى است.
فهرست منابع
قرآن كريم
آئين انقلاب اسلامى: گزيده اى از انديشه و آراى امام خمينى، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى،
امام خمينى، روحالله، رهبر انقلابو بنيانگذار جمهورىاسلامى ايران، شرح حديث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسۀ تنظيمو نشر آثار امامخمينى،
امام خمينى، روحالله، رهبر انقلابو بنياگذار جمهورى اسلامى ايران، شرحچهلحديث، تهران، مؤسسۀتنظيمو نشر آثار امامخمينى،
امام خمينى، نرم افزار مجموعه آثار امام خمينى، قم، مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى و مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، بى تا. مباحث صحيفه امام را از همين نرم افزار استفاده كردهايم.
أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير القرشى الدمشقى، تفسير القرآن العظيم، عدد الأجزاء: 8، المحقق: سامى بن محمد سلامۀ، الناشر: دار طيبۀ للنشر والتوزيع، الطبعۀ: الثانيۀ 1420ه-. - 1999م.
خواجه عبدالله انصارى، منازل السائرين، تصحيح: محمد خواجوى، تهران، دار العلم، 1417 ه-. ق.
ثقۀ الاسلام كلينى، الكافى، 8 جلد، تهران، دار الكتب الإسلاميه 1365 هجرى شمسى.
جميل صليبا، المعجم الفلسفى، 2جلد، بيروت، الشركۀ العالميۀ للكتاب،1414 ه-. ق.
پىنوشتها:
1. جمعه: 2
2. مائده: 97
3. صحيفه امام، ج15، ص 169
4. همان.
5. صحيفه امام، ج20، ص 90
6. المعجم الفلسفى، ج1، ص458
7. تعريف بوعلى در بحث حركت چنين است:
«الحركة كمال أوّل لما بالقوّة من جهة ما هو بالقوة» . ابن سينا، رسالة الحدود . (جميل صليبا، ج1، ص 458)
8. صحيفه امام، ج20، ص 89
9. متن فرمايش امام خمينى را به دليل اهميت آن در اينجا مى آوريم: بدان كه انسان را از اول نَشْوِ طبيعى، پس از قوۀ عاقله، سه قوه ملازم است؛ يكى قوۀ واهمه كه آن را «قوۀ شيطنت» گوييم و اين قوه در بچّۀ كوچك از اول امر موجود است و به آن دروغ گويد و خدعه كند و مكر و حيلت نمايد. دوم قوۀ غضبيه كه آن را «نفس سَبُعى» گويند و