73عمههاى پيامبر هدايايى مىبرد و به نوعى آنها را از نظر مالى تأمين و حمايت مىكرد؛ زيرا دوران مدينه دوران عسرت مسلمانان بود و عمّههاى پيامبر از مكّه به مدينه مهاجرت كرده بودند. حكيم به آنها و به عموم بنىهاشم كمك ميرساند.
او در دورۀ جاهليت نيز بسيار صلۀ رحم مىكرد. بعد ازآنكه مسلمان شد، از پيامبرخدا (ص) پرسيد: اى فرستادۀ خدا، آيا امورى مانند صلۀرحم، كه در عهد جاهليت انجام دادهام، برايم خيرى دارد؟ پيامبر (ص) فرمود:
«أَسْلَمْتَ عَلَى مَا أَسْلَفْتَ مِنْ خَيْرٍ» ؛ 1« آنچه در گذشته عمل خير انجام دادهاى، نيكو و سالم است.»
و بدينسان پيامبر به وى اطمينان داد كه آنچه در گذشته و دورۀ جاهليت صلۀ رحم انجام داده، در نظر خدا نيكو و منشأ بركت است.
حكيم بن حزام، راوى پيامبر9
از افتخارات بزرگ حكيم بن حزام آن است كه از پيامبر (ص) روايات فراوانى را نقل كرد. براى نمونه به سه روايت كه ايشان از پيامبر نقل كرده، اشاره مىكنيم:
1. «رَوَي حَكِيمُ بْنُ حِزَام أَنَّ النَّبِيَّ (ص) نَهَى أَنْ تُقَامَ الْحُدُودُ فِي الْمَسَاجِدِ» . 2
«حكيم بن حزام نقل كرده كه پيامبرخدا (ص) از جارى شدن حدود الهى در مساجد نهى كردند.»
2. «و قد نهى رسول اللّه (ص) حكيم بن حزام عن بيع ما ليس عنده، فقال: لا تبع ما ليس عندك يعنى ما لا تملك» . 3
«همانا پيامبرخدا (ص) حكيم بن حزام را نهى كردند از فروش چيزى كه در اختيارش نيست. پس فرمودند: آنچه را كه نزد تو نيست، نفروش؛ يعنى چيزى را كه مالك آن نيستى.»
3. «عَنْ حَكِيمِ بْنِ حِزَامٍ قَالَ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ ]
وآله [
وَسَلَّمَ - فَأَعْطَانِي؟ ثُمَّ سَأَلْتُهُ فَأَعْطَانِي، ثُمَّ سَأَلْتُهُ فَأَعْطَانِي، ثُمَّ قَالَرَسُولُ اللَّهِ - صَلَّياللَّهُ عَلَيْهِ ]
وآله [
وَسَلَّمَ -: يَا حَكِيمُ إِنَّ هَذَا الْمَالَ خَضِرَةٌ حُلْوَةٌ، مَنْ أَخَذَهُ بِسَخَاوَةِ نَفْسٍ، بُورِكَ لَهُ فِيهِ، وَمَنْ أَخَذَهُ بِإِشْرَافِ النَّفْسِ لَمْ يُبَارَكْ لَهُ فِيهِ، وَكَانَ كَالَّذِي يَأْكُلُ وَلاَ يَشْبَعُ وَالْيَدُ الْعُلْيَا خَيْرٌ مِنْ الْيَدِ السُّفْلَى» . 4
«حكيم بن حزام گفت: از پيامبر (ص) درخواست كمك مالى كردم، عطايم كرد. بار ديگر