10شهوات حيوانى است كه مانع رسيدن به ملكوت و ماندن در عالم طبيعت است.
رازهاى حج
تمام مباحث پيشين، بيان فايدۀ عبادات، بهگونۀ كلى بود كه در تمام اعمال عبادى و تكاليف الهى جارى و سارى است. اما هر يك از اعمال عبادى و تكاليف الهى - علاوه بر سرّ عام وفايدۀكلّى - داراى رمز و فايدۀ خاص به خود نيز هست كه از ميان اين اعمال، به حكمت و سرّ حج مىپردازيم.
صدرا در ابتدا به مقدمهاى اشاره مىكند و از آن نتيجهاى كلّى مىگيرد و آنگاه از اين نتيجۀ كلى، به عنوان مقدمهاى براى بيان اسرار حج استفاده مىكند.
مقدمۀ صدرا را مىتوان چنين مرتب كرد كه هر علتى - به ترتيبيكه در مباحث نخستين فلسفه اولى در حكمت متعاليه به تفصيل بيان شده است - با معلول خود مناسبتى دارد و به تعبير ديگر، هر مفيض با مستفيض خود مناسبت دارد. اين مناسبت باعث افاضۀ مفيض (فيضبخشى حضرت بارىتعالى) و استفاضۀ مستفيض (بهرهگيرى موجودات) مىشود. اگر اين مناسبت نبود، فيض نمىرسيد و مستفيض هم بهره نمىبرد. هر قدر اين مناسبت بيشتر باشد، افاضه و استفاضه نيز بيشتر است؛ پس بايد ميان علت و معلول رابطه و مناسبتى باشد. نيز هر حقيقتى كه در اين عالم است، مثالى در عالم ديگر دارد؛ مثلاً حقيقتى كه در عالم عقل من است، مثالى در عالم ماده و عالم جسم دارد.
مقدمۀ ديگر اينكه كسانى هستندكه توانايى مشاهدۀ حقايق و علل را به طور كامل ندارند؛ پس خوب است خود را به مشاهدۀ تمثالها و معلولها مشغول كنند. اينان چون نمىتوانند علت را مشاهده كنند، بايد به تماشاى معلول بنشينند. آنكه به حقيقت دسترسى نيافت و مثال و معلول را نيز مشاهده نكرد، كلاً محروم مىشود. پس براى اينكه از حق و مشاهدۀ آن به طور كامل محروم نباشد، بايد به عالم مثال و معلول توجه كند.
عالم مثال 1و عالم ماده، معلول عالم عقل و عالم بالا (عالم ملكوت) هستند و اگر كسى هنوز عقلش بالفعل نشده و قدرت مشاهدۀ ملكوت را ندارد و به حد كمال عقل نرسيده، چنانكه بتواند عالم حقايق و عالم ملكوت و عقل را مشاهده كند، بايد براى محروم نشدن از حقايق، به معلولها و جلوههاى عالم بالا كه همان عالم مثال و ماده است، توجه كند و به آنها به عنوان حكايتگر عالم بالا اِلتفات كند. در اين حالت، او مىتواند از مشاهدۀ اين معلولها، به عنوان مخلوقات خداوند و معلولهاى عالم ملكوت، محروم نماند و رفته رفته شايستگى رؤيت عالم ملكوت را نيز بيابد؛ چون اگر