239. روايت محمدبن علىبن الحسين
«مُحَمَّدُبْنُ عَلِيّبْنِ الحُسَيْنِ، عَنِ النَّبِيِّ وَ الأئِمَّة (عليهم السلام) قَالَ: صَارَ النَّاسُ يَطوفُونَ حَوْلَ الحِجْرِ وَ لايَطوفُونَ فِيهِ، لأنَّ أُمَّ إِسْمَاعِيلَ دُفِنَتْ فِي الحِجْرِ فَفِيهِ قَبْرُهَا فَطيفَ كذَلِكَ لِئَلاَّ يُوطأَ قَبْرُهَا» .22
«محمدبن علىبن الحسين، از پيامبر و ائمه (عليهم السلام) چنين روايت مىكند: مردم پيرامون حِجر طواف مىكنند و نه داخل آن، چون مادر اسماعيل در حجر دفن شده است. پس آن قبر مادر اسماعيل است. اين چنين طواف مىكنند تا قبر او پايمال نشود.»
10
. قَالَ: وَ رَوِيَ أَنَّ إِبْرَاهِيمَ (ع) لَمَّا قَضَي مَنَاسِكَهُ أَمَرَهُ اللهُ بِالانْصِرَافِ فَانْصَرَفَ وَ مَاتَتْ أُمُّ إِسْمَاعِيلَ فَدَفَنَهَا فِي الحِجْرِ و حَجَّرَ عَلَيْهَا لِئَلاَّ يُوطَأَ قَبْرُهَا» .23
«هنگامى كه ابراهيم مناسكش را به پايان رساند، خداوند فرمان به بازگشت او داد. مادر اسماعيل از دنيا رفت و در حجر دفن شد و بر آن ديوار كشيدند تا قبر او پايمال نشود.»
11. روايت معاويۀبن عمار
«وَ عَنْ عدَّةِ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِبْنِ زِيَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِبْنِ الوَليدِ شَبَابٍ الصَّيْرَفِيِّ، عَنْ مُعَاوِيَةَبْنِ عَمَّارٍ، قَالَ: قَالَ أَبُوعبْدِالله (ع) : دُفِنَ فِي الحِجْرِ مِمَّا يَلِي الرُكْنَ الثَّالِثَ عَذَارَي بَنَاتِ إِسْمَاعِيلَ» .24
«معاويۀ بن عمار از امام صادق (ع) روايت كرد كه: در حجر اسماعيل - آنچه تا ركن سوّم مىرسد - دختران اسماعيل به خاك سپرده شدهاند.»
اين دسته از روايات مىگويد: حِجر محل دفن هاجر، اسماعيل، دختران اسماعيل و برخى انبيا است؛ يعنى يك قبرستان مقدس. ولو برخى از اين روايات مرفوعه است، اما برخى ديگر صحيح مىباشد، و اين گروه از روايات، شاهد خوبى است كه حجر اسماعيل جزو خانۀ خدا نيست و چيزى از خانۀ خدا در آن واقع نشده است. زيرا جايز نيست در داخل خانۀ خدا كسى را دفن كنند، هر چند پيامبر خدا يا از اولياء الله باشند.
مرحوم آيت الله فاضل \ مىنويسد: تأييد بر اين مطلب (كه حجر جزو كعبه نيست) دفن اسماعيل، هاجر و تعدادى از پيامبران در آنجاست؛ زيرا مرسوم و معهود نبود كه خانۀ خدا يا جزئى از آن، محل دفن عدهاى قرار گيرد ولو از پيامبران يا افراد منتسب و مرتبط با آنان باشد. گرچه بگوبيم كه دفن جايز باشد. بنابراين، بدون هيچ ترديدى حجر بيرون از كعبه است و خانه، حتى جزئى از آن، شامل حجر اسماعيل نمىشود.25
*ج - رواياتى كه دلالت مى كند بر جواز خواندن نماز در حجر اسماعيل:
12. روايت يونسبن يعقوب
«مُحَمَّدُبْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِبْنِ الْحُسَيْنِ، عَنِ الْحَسَنِبْنِ عَلِي، عَنْ يُونُسَبْنِ يَعْقُوبَ، قَالَ: قُلتُ لأَبِيعَبْدِالله (ع) إِنِّي كنْتُ أصَلِّي فِي الحِجْرِ، فَقَالَ لِي رَجُلٌ لاتُصَلِّ المَكتُوبَة فِي هَذَا المَوْضع فَإِنَّ فِي الحِجْرِ مِنَ الْبَيْتِ. فَقَال (ع) كذَبَ صَلِّ فِيهِ حَيْثُ شئْتَ» .26
«يونسبن يعقوب گويد: به امام صادق (ع) گفتم: در حجر اسماعيل نماز مىخواندم، مردى به من گفت: در اين مكان نماز واجب نخوان؛ زيرا حجر جزئى از خانۀ خداست. امام (ع) فرمود: دروغ گفته است. هرگاه كه خواستى در آنجا نماز بخوان.»