9هفت مرتبه تكرار شد. در دور هفتم از تلاش خود، وقتى بالاى مروه بود، به اسماعيل نگريست. آب در زير پاهاى اسماعيل ديد. در اين هنگام بود كه نزد فرزندش بازگشت.» 1
اين آموزش تلاش و سعى است. مادر اسماعيل از جستجوى آب در اين درّۀ خشك و بى كشت نااميد نشد. از تلاش و سعى هفت بارۀ خود، از صفا به مروه و به عكس نيز خسته نشد، تا اينكه خداوند در اين درّۀ بيكشت به آنها آب ارزانى داشت.
درس سوم: تسليم شدن، فرمانبردارى و تحمّل و صبر در فرمانبردارى
درس سوم را از اسماعيل، فرزند هاجر بايد آموخت. ابراهيم (ع) كه در كودكى او را همراه مادرش در اين درّۀ خشك، بيآب و غذا و همدم رها ساخته، روزى نزد آنان بازگشت. آن هنگام اسماعيل جوان برومندى شده بود و همراه ديگر جوانان به چراى گوسفندان ميپرداخت. اشك شوق از ديدگان پدر پير سرازير و قلبش از زيبايى فرزند لبريز شد. . . در اين هنگام فرمان پروردگار را ياد آورد و خطاب به اسماعيل گفت:
«اى پسركم، در خواب ديدهام كه تو را ذبح مىكنم. بنگر كه چه مىانديشى؟ !»
اسماعيل تسليم فرمان خدا ميشود و به پدر ميگويد: (يَا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ، سَتَجِدُني إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرينَ) ؛ «اى پدر، به هر چه مأمور شدهاى عمل كن، اگر خدا بخواهد، مرا از شكيبايان خواهى يافت.»
چون هر دو تسليم شدند و او را به پيشانى افكند، ما ندايش داديم: اى ابراهيم، خوابت را به حقيقت پيوستى. و ما نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم.» 2
پس درسهاى سهگانۀ توحيدى از حضرت ابراهيم، اسماعيل و مادرش (عليهم السلام) عبارتاند از:
«توكّل و اعتماد به خداوند» ، «تلاش براى به دست آوردن روزى» و «تسليم در برابر فرمان خدا و صبر و بردبارى در اين راه» حال كدام يك از اين سه درس را ميتوان بر ديگرى ترجيح داد؟ آيا موضع پدر را بايد برتر شمرد كه همسر و فرزندش را در سرزمين بى كشت وآب و بدون غذا و همدم رها ميكند و سپس مأمور به بريدن سر فرزند ميشود؟ يا موضع مادر را كه در درّهاى براى يافتن آب و نجات فرزند از تشنگى، به كوشش و تلاش ميپردازد؟ و يا موضع اسماعيل را، كه در برابر فرمان خدا تسليم ميشود و ميپذيرد كه به دست پدر ذبح شود و به پدر اطمينان ميدهد كه: «مرا از شكيبايان خواهى يافت!»
به ظاهر موضع اسماعيل والاتر و برتر از اقدام پدر و مادر است، هرچند نميتوان بهطور قطع و يقين، يكى را بر ديگرى برتر شمرد، البته مسلّم است كه همۀ آنها، درسهايى بزرگ وتوحيدياند.
هفت درس از سعى مادر اسماعيل:
در اين نوشتار، تنها به درسى ميپردازيم كه از «سعى» ميتوان گرفت؛ و آن برگرفته از داستان هاجر، مادر اسماعيل است.
خداوند اراده كرد سعى هاجر را در يكى از بزرگترين فريضههاى اسلامى؛ يعنى مناسك حج قرار دهد. اينجا است كه به حجگزاران دستور مى دهد: ميان كوههاى صفا و مروه، پاى در جاى پاى مادر اسماعيل بگذارند و همچون او به سعى بپردازند تا يادمان سعى هاجر در مسعى، براى آيندگان ماندگار گردد.
سعى هاجر در آن روزگار، در كنار خانۀ خدا، در بردارندۀ درسهاى توحيدى و سلوك الهى است. اكنون در حد و اندازۀ اين نوشتار، به بيان برخى از اين درسها