79صرف نظر از ميزان صحت و سقم اين طعنه، آنچه كه اينك و پس از تحركات جديد صهيونيست ها در قدس، درجهان اسلام صورت پذيرفت عكس گزاره بالا را به نمايش مى گذارد:
چندى است كه اسرائيلى ها اقدام به حفارى هايى در نزديكى «باب المغاربة» يكى از هفت دروازه ورودى مسجد الاقصى نموده اند. منابع صهيونيستى هدف از اين كار را انجام تعميراتى بر روى درب چوبى اين ضلع از مسجد اعلام كرده اند! درحالى كه واضح است انجام چنين مرمتى، نياز به استفاده از وسايل دقيق و ظريف دارد تا به ارزش و قدمت محل مورد تعمير، لطمه اى وارد نگردد؛ نه اينكه از ابزارهايى همچون بولدوزرهاى سنگين استفاده شود. بنابراين كاملاً محرز است كه هدف اسراييل «ويرانى و تخريب» است و نه «بازسازى و مرمت» .
در پى اين تحركات - كه سابقه حفارى هاى طولانى يهوديان افراطى و اساطيرى در زير مسجد الاقصى را نيز دوباره در اذهان و اوساط اسلامى زنده كرد - غوغايى در جهان اسلام برانگيخته شد.
گذشته از تجمعات و اعتراضات شهروندان قدس، كه به بازداشت «شيخ زائد صلاح» رهبر جنبش اسلامى فلسطين و 6 عضو همراه وى و انتقال آنان به مكانى نامعلوم و نيز هجوم ارتش. صهيونيستى حتى به خانه هاى فلسطينيان ساكن در اطراف مسجد الاقصى انجاميد، مسلمانان سراسر جهان نيز نسبت به اين مسأله شديداً اعتراض كردند؛ تا جايى كه برخى از آنان اعمال فشار بر سازمان هاى بين المللى را نيز خواستار گرديدند.
اما آنچه در اينجا حائز اهميت است اينكه همين افكار عمومى اسلامى، در سراسر جهان، نسبت به تخريب مشاهد و آثار اسلامى در حجاز و عراق بى تفاوت است.
بدون شك، اگر يكى از ديوارهاى يكى از چند ورودى مسجد الاقصى آنقدر مقدس است كه اقدام به تخريب آن، احساسات بيش از يك ميليارد مسلمان دنيا را جريحه دار و توجه نهادهاى بين المللى را به آن معطوف مى سازد تخريب آثار اسلامى قبل و بعد از هجرت، آن هم در مسقط الرأس اسلام و محل تولد و زندگى رسول الله (ص) بايد چه مقدار از حساسيت را در بين مسلمانان جهان- از مذاهب گوناگون- برانگيزد؟
سوگمندانه شاهد آن هستيم كه مسلمانان جهان، بويژه بيشتر برادران اهل سنت، نسبت به تخريب و توهينى كه در سرزمين هاى مقدس اسلامى بر اين بخش از فرهنگ و تمدن اسلامى مى رود بى اهتمام اند.
دراينجا به فهرستى از اين تخريب ها و تلاش ها اشاره مى كنم:
1. تخريب بخش وسيعى از كوه ابوقبيس دركنار ورودى هاى «باب السلام» و «باب على» مسجد الحرام و ساخت اقامتگاه سلطنتى بر روى آن. دراهميت اين كوه، همين بس كه علاوه بر وقوف تاريخى پيامبر (ص) بر آن در اولين دعوت خود در مكه، خواندن دعايى در كنار آن از زمره اعمال حجاج و زائرين است.
2. كم اهميت جلوه دادن محل تولد پيامبر (ص) در شهر مكه و تبديل آن به كتابخانه اى محقر. كسانى كه توفيق زيارت خانه خدا را يافته اند مى دانند كه در طول شبانه روز، مأمورانى در كنار اين محل ايستاده اند تا زائران را از توقف در اين مكان مقدس و تاريخى باز دارند؛ حال آنكه اولين ايستگاه ويرانى كاخ هاى قياصره و اكاسره همين خانه كوچك بود و خواندن دعاهايى در كنار آن نيز از جمله ادعيه وارده است.
3. تخريب بارگاه ائمه و صحابه مدفون در بقيع؛ كه بى شك يكى از فجيع ترين جنايات دينى و فرهنگى قرن اخير محسوب مى گردد.
4. تخريب كوهى در كنار مسجدالنبى (ص) كه داراى ارزش دينى و تاريخى است آنهم جهت كاربرى هاى تجارى و ساختمان سازى. (خوشبختانه با اعتراضاتى كه درموسم حج امسال صورت گرفت و با دستورى كه از سوى «سلطان بن عبدالعزيز» وليعهد عربستان صادر شد اين تخريب فعلاً متوقف شده است)
5. تخريب حرم امامين عسكريين (ع) در سامراء؛ شهرى كه غالب جمعيت آن را اهل سنت تشكيل مى دهند.
6. تلاش براى تخريب حرم مطهر امير المؤمنين على (ع) و حضرت سيد الشهداء (ع) .
7. تخريب مرقد اصحاب گرانقدر پيامبر و ائمه: نظير «سلمان فارسى» و «عبد الله بن موسى الكاظم» در عراق و «مزار سادات» در بعقوبه.
اگر چه مسلمانان دانشمند و روشن ضمير در جاى جاى جهان اسلام، انزجار خود را نسبت به اين گونه اعمال - كه عمدتاً از سوى «وهابيون» صورت مى گيرد - اعلام مى دارند؛ اما غالب مسلمانان جهان عمداً يا سهواً از اين پيوند وهابى - صهيونى در انهدام پيشينه مسلمانان غفلت مى كنند.
نتيجه آنكه، تمايز شديد آستانه تحريك شيعيان و اهل سنت و اهتمام هر يك از آنها به گوشه اى از تاريخ و فرهنگ اسلامى، نشانه شكاف عميقى است كه متأسفانه از لحاظ تاريخى بين آنها وجود داشته و اينك با توطئه دشمنان و غفلت دوستان، بروز و ظهور يافته است.
ظاهراً آنچه كه تاكنون براى پر كردن اين شكاف صورت گرفته - نظير اجلاس گوناگون تقريبى - ابداً كافى نبوده است و دلسوزان دو طايفه بايد هر چه زودتر تمهيدات عملى ترى براى وحدت بيانديشند؛ قبل از آنكه سراسر دنياى اسلام، به عراقى فراگير تبديل شود.