61عبادت حج در هندوئيسم نيز وجود دارد. همزمان با استيلاى آرياييها بر شبه جزيرۀ هند، و ايجاد معابد هندوها، تعداد مكانهاى زيارتى بيشتر شده است. در قرون وسطى رفتن به سرزمينهاى دور به قصد حج، مرسوم بوده است. در جنوب خليج كومورين،24 در شرق، اُِِرسيا،25 در غرب كاتهياوار26 و هيماليا، مكانهاى حج محسوب مىشدهاند. زيرا محل عزلتگزينى روحانيون بودهاند.
در اين حج، غسل و طواف از عناصر اصلى به شمار مىآيند. در عقايد هندوئيسم، زيارت بنارس27 و غسل در نهر گانژ،28 حيات مجدد پس از مرگ و داخل شدن در زمرۀ اهل سعادت را بشارت مىدهد.
حج در بوديسم در مكان هايى انجام مىشود كه يادگارهاى بودا را در خود دارند. يكى از مريدان بودا به نام آناندا،29 به سفارش بودا وظيفه داشت كه پس از مرگ، خاكستر بدن او را در استوپا30 (اماكنى كه يادگارهاى بودا در آن نگهدارى مىشود.) مخفى كند. پس از مرگ بودا، خاكستر بدن او به هشت قسمت تقسيم شد، بعدها دو قسمت ديگر از آن نيز جدا شد و در ده استوپا نگهدارى گرديد.
سلطان آشوكا31 اين استوپاها را كه به همان شكل حفظ شده بودند، بازكرد و خاكسترها را به 48 قسمت تقسيم نمود (و در مكانهاى متعددى قرار داد.)
غير از خاكستر بدن بودا، آيين بودايى، دو ميراث ديگر هم از او دارد: يكى اشيايى كه از او به جا مانده، مانند ظرف صدقهاى كه از آن استفاده مىكرده و جاى پاها و نشانههايى كه از خود به جاى گذاشته و ديگرى مجسمههايى كه مانند ستوپاها يادآور بودا هستند، امّا خاكسترهاى بدن بودا را در خود ندارند.
در بوديسم، قديمىترين سندهاى مربوط به حج، دستورات سلطان آشوكاست. آشوكا مىگويد كه در همين سال حكومتش، سفرى براى يافتن حقيقت32 انجام داده و به مكانى كه بودا روشنايى كسب كرده، رفته است. يعنى به «بودهاجايا» .33 از آن روز تا كنون بودهاجايا مهمترين جايگاه حج براى بودائيان بوده است.
مكانهاى ديگرى كه بودائيان به عنوان حج زيارت مىكنند، عبارتاند از، سيدهارتهاگوتاما34 در پنال (محل تولد بودا)35 پارك گوزن36 كه در نزديكيهاى بنارس واقع است. (بنارس اولين مكانى است كه بودا در آن سخنرانى و موعظه كرده است) و كوشيگاراتا37 در اوتارپردادش38 كه محل رسيدن به نيروانا39 يعنى مرگ بودا مىباشد.
ولى هيچ يك از اين مكان ها براى بوداييها جايگاه معنوى بودهاجايا را ندارد؛ زيرا بودها جايا ممثّل زايش بوديسم است.
علاوه بر اين از هندوستان تا سريلانكا هر چه كه از بودا به جا مانده است و مكان هايى كه معتقدند بودا آنها را زيارت كرده است، اكنون به عنوان مراكز حج بودايى شناخته مىشوند.
كسانى كه اين مراكز را زيارت مىكنند، سه دستهاند. گروه اول كسانى كه مىخواهند نيروى سحرآميز موجود در اين مكان ها را به دست آورند؛ گروه دوم كسانى كه زيارت را مرحلهاى براى رسيدن به بودا و راهى كه به روشنايى مىانجامد، مىدانند؛ و گروه سوم آنان كه مىخواهند با اين زيارت ارزش و اعتبارى كسب كنند.
در اين دنيا حجى كه با رو آوردن به بودا آغاز مىشود، با رسيدن انسان به درك صحيح40 كه همان حج درونى است، به بالاترين مرتبۀ خود مىرسد.
در اعتقادات ژاپنى، كوهها وطن خدايان هستند. بنابراين دامنۀ كوهها صدها سال است كه جزو مكان هاى زيارتى است. از هفت قرن پيش تا كنون دامنه كوهها در ميان بودائيان نيز به عنوان مكانهاى حج زيارت شده است.
در رسوم ژاپن، مكان هاى متعددى براى حج وجود دارد كه متعلق به شينتوها و بودائى هاست. حج ژاپنىها،41 زيارت كردن منظم و متوالى مكان هاى زيارتى است كه در بخش هاى مختلفى از كشور پراكندهاند.
نوعى حج هم وجود دارد كه در آن تنها يك محل زيارت مىشود.
معبدى كه در ايسه واقع شده است، مركز حج شينتوها مىباشد. كه براى والاترين خداى شينتوئيسم زندگى مىكنند.
در ادوار دينى مختلفى كه تا قبل از روم هلنيست در مصر وجود داشت، عبادت حج همواره مرسوم بوده است. عمدهترين مكانهاى حج «ددو»42 يا «بوسپريس»43 (خانۀ اوسيريس) در دلتا و همچنين «بوباستيس»44 در دلتا بود كه معبد خدايان كلهگربهاى در آنجا واقع شده است.
بنابر گفتۀ هزدوت، شمار كسانى كه براى عيد بزرگ به بوباستيس مىآمدند، بالغ بر هفتصد هزار نفر بوده است.
آبدياس45 يا آبدو46، در مصر فوقانى از اهميت بيشترى نسبت به ساير مكانها برخوردار است. در اين مكان كه سر اوسيريس در آن واقع است، اسرار اوسيريس را جشن مىگرفتند و اعتقاد داشتند كه با زيارت اين مكان به سعادت اخروى مىرسند.