48امسال يكى از آقايان مراجع كه آنجا بودند، گفتند: من اگر امسال بتوانم بروم نجف، حتماً اين قضيه را با علماى نجف حل ميكنيم.
البته راههاى حل ديگر هم دارد كه به دولت سعودى مربوط مى شود. ما در اينجا فعلاً نميخواهيم راه حل ارائه كنيم. ميخواهيم بگوييم يك مشكلهاى است. بايد رسيدگى شود.
5. مشكل ديگر رفتار مأمورين دولتى ايران در صدور گذرنامه است؛ كه اين هم ناراحتكننده است. بعضى از امرحج ميترسند، به خاطر سوء رفتاريكه با آنها هنگام دادن گذرنامه ميشود. در اينكه آيا ميشود در اين زمينه اقداماتى انجام داد؟ بايد افراديكه با دولت نزديك هستند، تماسهايى بگيرند بلكه بهبودى در اين قسمت حاصل شود. شما مىبينيد وقتى انسان ميخواهد گذرنامه بگيرد، براى گرفتن يك ورقه نصفروز صرف مى شود! چهقدر جانكاه است براى آدم!
6. وضع حجرالأسود هم ناراحتكننده است؛ كه اين از موضوعات مربوط به دولت سعودى است؛ چون در اختيار آنها است. مسلّماً اگر حُسن نيت باشد و هيچ غرضى غير از غرض دينى نباشد، حالا يا با اطلاع دولت يا بدون اطلاع دولت. بايد فكر كرد كه مصلحت چيست. بايد به آنها گفته شودكه وضع حجرالأسود ناراحتكننده است. امسال شنيدم در آن فيلميكه براى حج نشان ميدادند، اين هم جزو فيلم بوده است. بعضى از آقايان وعاظ و غير وعّاظ كه قبلاً ديده بودند، خواهش كرده بودند كه اين بخش؛ يعنى حجر الأسود را از فيلم حذف كنند، چون ناراحتكننده است. درست نيست كه شرطه و مأمورى با يك شلاق هميشه بالا سر حجرالأسود بنشيند و كارش اين باشدكه دائماً به سر حُجاج بزند، مردم هم هجوم بيخود ببرند. بالأخره اين را ميشود حل كرد. هم هجوم مردم هجوم بيخودى است، هم ايستادن آنها با شلاق، عمل بىخودى است. چون اينكه كار واجبى نيست. البته شنيدم كه امسال يك فكرى براى آن كردهاند و دستور دادهاند محفظهاى بلورى در اروپا برايش ساختهشود تا آنرا در آن محفظه بگذارند و ديگر دست مردم به حجر نميرسد، هرچه هم ميخواهند هجوم بياورند.
رمى جمرات نيز موضوعى است كه اگر دولت سعودى بخواهد نظمى در آن ايجاد كند، ميتواند. به سادگى ميشود آن را حل كرد، ولى چون نظم ندارد، يك دفعه انسان مىبيند يك هجوم عجيبى پيش آمدكه به هزار زحمت آدم خودش را ميتواند به جايى برساند. بعد چشمش را بايد پايين بگيرد كه يك وقت سنگ به چشمش نخورد. به سر افراد كه زياد ميخورد. امسال آقاى مهندس هويدى را ديديم سرش شكسته بود. در اينها براى حاجى نبايد رخ دهد. چنين عوارض ناراحت كنندهاى باشد.
البته افراد زيادى هستند كه اينها را بهحساب اجر و ثواب و اينجور چيزها مىگذارند، ولى بعضى ميگويند اجر و ثواب را آدم بايد يك زحمتى متحمّل شود كه اثرى بر آن زحمت بار است. امّا سنگ بخورد به سر، روى يك كارى كه هيچ دليلى ندارد. چرا؟
اينها نواقصى است كه ميشود با در ميان گذاشتن با دولت سعودى حل كرد. اين هم يك قسمت است.
در قسمتهاى ديگر هم، البته نواقص هست؛ از مطالعۀ تاريخ حج و سيرۀ پيشوايان دين، به خصوص حضرت رسول (ص) استفاده ميشودكه در حج بايد حقايق اسلام نشر يابد. خودِ حضرت در آن يك سفر، كه اهل مكه مسلمان بودند حج گزارد، چقدر از اين سفر استفادۀ تبليغى كردند. مهمترين خطابههاى حضرت دراين سفر القا شد. و يك خطابه را دوبار، بلكه سهيا چهاربار القا كردند و در هر بارى هم مردم را مأمور كردند كه به يكديگر برسانند. حتى مبلِّغ به اصطلاح بلندگوى انسانى راه انداختند؛ يعنى افرادى را وا ميداشتندكه صداى حضرت را به ديگرى برساند. او به يكى ديگر، سومى به چهارمى و چهارمى به پنجمى. . . براى اينكه پيام حضرت در مسجدالحرام، عرفات و منا به همه برسد. اينكار هم مربوط به دولت سعودى است؛ چون همه چيز را در اختيار خودشان گرفتهاند و برنامهها را هم خودشان تنظيم ميكنند. گرچه برنامهاى هم ندارند!
در روز هفتم ذيحجه، كه امسال روزجمعه بود، بزرگترين اجتماع، همان اجتماع مسجدالحرام بود كه ما آنجا تخمين زديم افراديكه در نماز شركتكرده بودند، حتماً متجاوز از پانصدهزار نفر بودند و امام جماعت متصل به راديو بود. افراد ديگر، صداى او را از راديو گوش ميكردندكه راجع به اسلام چه ميگويد. وقتى گوش كرديم، ديديم همان مناسك ساده را بيان ميكند. بههرحال، اينها مطالبى است كه بهنظر ما ميرسيد و وظيفه است برطبقۀ فهميدۀ جامعه كه اين نواقص را اصلاح بكند و درواقع تأمين منظورهاى شارع مقدس اسلام است. اينهايى كه در اين جلسات بهنظر ما رسيد. البته آقايان محترم ممكن است نظريات ديگر داشته باشند.
هركس در اين موضوع، پيشنهادى دارد، بفرمايد. آقايان گفتند كه برنامه اينگونه باشد تا جلسه نظم پيدا كند. لازم است يك نفر بهعنوان رييس و مدير جلسه انتخاب شود تا هر صحبتى با نظر ايشان باشد. آقايان خواهش ميكنند كه آقاى مزينى قبول كنند رياست جلسه را.
آقاى مزينى: از رسول گرامى (ص) نقل است كه «نماز جمعه حج فقرا است» از اين مطلب چنين استفاده ميشود كه «جماعتِ جمعه» هم، خود حجّ است و چون امروز روز جمعه است و اين جلسه تشكيل شده، من اين را يك حج مىدانم؛ زيرا همين تعداد، دور هم جمع شدهايم. . .
تمام مطالب ما در مورد ديدن نقايص و طرح آن نيست. بايد ديد كه ما چگونه مىتوانيم اين نقايص را به وجه احسن رفع كنيم وحتى پيدا كردن نقص، كار آسانترى است تا رفعآن. ايننكتهها كه شما (آقاى مطهرى) فرموديد، مطالب حسّاسى است. اما اكثر افرادكه به حج ميروند بر ميگردند، با قيافۀ مخصوصى هستند! و آنهايى همكه هنوز حج نرفتهاند، شايد هيچيك از اعمال اسلامى را، به ضرس قاطع بايد گفت عمل نكردهاند و غسلشان منحصر است به دو مورد؛ يكى غسل ولادت و ديگر غسل ميت!
اين نكته به نظر ميرسيدهكه ما يك سردكنها و يخچالهايى درستكنيم كه اين گوشتها نفله و تلف نشود؛ چون واضح است امروزه دنيا نسبت به مسائل «مادى» خيلى نظارت دارد و همچنين نسبت به مسائل «بهداشتى و حفظالصحه» و نظافت هم سومين مسأله است. بالأخره اين وضعيت خيلى زننده است، ولى اينرا نميشود با سرعت رسيدگيكرد. نميدانم به عرضتان رسيده يا نه، قبلاً در اين خصوص يك اقداماتى شده بود. در