23داده مىشود و عملاً به مسلمين مىآموزند كه چگونه مىتوان از نيروهاى پراكنده، قدرت واحدى به وجود آورد؛ چنانكه حضرت رسول صلى الله عليه و آله در حَجّة الوداع اين قدرت را به معرض نمايش گذاشت. حج محلّ زنده كردن آثار رسولاللّٰه است «وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ يُذْكَرَ وَ لاَ يُنْسَى» و حج محل تعليم علوم اهل بيت و نشر آن به سراسر جهان «مَعَ مَا فِيهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَ نَقْلِ أَخْبَارِ الْأَئِمَّةِ عليهم السلام إِلَى كُلِّ صُقْعٍ وَ نَاحِيَةٍ» مىباشد.
حضرت امام خمينى قدس سره، احياگر حج ابراهيمى، دربارۀ بُعد فرهنگى حج فرمودند:
حج كانون معارف الهى است. . . حج بِسان قرآن است كه همه از آن بهرهمند مىشوند، ولى انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. ولى چه بايد كرد و اين غم بزرگ را به كجا بايد برد كه حج بسان قرآن مهجور گرديده است. و به همان اندازهاى كه آن كتابِ زندگى و كمال و جمال در حجابهاى خود ساختۀ ما پنهان شده است و اين گنجينۀ اسرارِ آفرينش در دل خروارها خاك كج فكريهاى ما دفن و پنهان گرديده است و زبان انس و هدايت و زندگى و فلسفۀ زندگى ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل كرده است، حج نيز به همان سرنوشت گرفتار گشته است، سرنوشتى كه ميليونها مسلمان هر سال به مكه مىروند و پا جاى پاى پيامبر و ابراهيم و اسماعيل و هاجر مىگذارند، ولى هيچكس نيست كه از خود بپرسد ابراهيم و محمد عليهما السلام كه بودند و چه كردند؛ هدفشان چه بود؛ از ما چه خواستهاند؟» 1پىنوشتها