37
56 - محمد سلمان شريف صفوى، كه «ترتيب رجال النجاشى» ، نوشتۀ محمدتقىخادم انصارى را در مكّۀ مكرّمه استنساخ كرده و در 26 ربيعالثانى 1024ه. از آن فراغت يافته است. 157 - محمد شامىبن علىبن زينالدين محمد حسينى عاملى، نسخهاى از كتاب «من لايحضره الفقيه» را در مكّۀ مكرّمه خريده و تملّك خود را به سال 1007 بر آن نوشته است. 258 - محمد شمسالدينبن شهاب الدين احمد عيناثى عاملى، ساكن مكّۀ مكرّمه بوده است. ماجد جد حفصى (متوفاى 1028) از او اجازه گرفته و نيز ميرزا ابراهيم همدانى (متوفاى 1026ه.) پس از يك سال مجاورت در مكّۀ مكرّمه، از او اجازه دريافت كرده است. 359 - محمد صالح گيلانى (1088 - 969) ، شاگرد شيخ بهايى و ديگر عالمان اصفهان بود.
چهل سال در دكن هند زندگى كرد و سپس راهىِ حج شد. در اين سفر دريا طوفانى شده، كتابهاى گرانبهاى او غرق مىشود، ليكن خودش نجات مىيابد. وى مدتى در مكه اقامت اختيار مىكند و سپس به سوى يمن مىرود و در آنجا ماندگار مىشود و قدر و منزلت مىيابد و در همانجا از دنيا مىرود. 460 - محمد بن عبد اللطيف جامعى، چند كتاب علمى و عمومى را به خط خود و براى خود نسخهبردارى كرده و بر آنها مُهر بزرگى زده كه نوشتۀ آن چنين است: «محمد بن عبد اللطيف الجامعي، نزيل حرم اللّٰه السامي» . از نوشتۀ اين مُهر به دست مىآيد كه وى مدتى در مكّۀ مكرّمه زندگى كرده است. 561 - محمد بن على بن ابراهيم حسينى استرآبادى، مؤلف كتابهاى علم رجال بوده، كه رجال كبير او به نام «منهج المقال» چاپ شده است. شيخ آقا بزرگ بحثى مطرح كرده كه آيا وى از سادات بوده يا نه؟ در هر حال، با توجه به قوّت علمىاش، كم و بيش نقش محورى در گردهمآيى علماى شيعه در مكّۀ مكرّمه داشته است.
در «رياض العلما» آمده است: از محقّق ملاّ احمد اردبيلى پرسيدند پس از شما به چه كسى براى فراگيرى علم مراجعه كنيم؟ پاسخ داد: در علوم عقلى به ميرفضلاللّٰه، و در علوم نقلى به ميرعلاّم. ميرزا محمد استرآبادى از اينكه از وى نام نبرد رنجيده شد و از نجف اشرف به مكّۀ مكرّمه هجرت كرد و در آنجا بساط علم گسترد. 6