55حدود سه صفحه و نيم، صلوات بر محمد و آل مىآيد. آنگاه پس از پنج سطر، صلواتِ ديگر و بعد از 7 سطر باز صلوات ديگر و بعد 4 سطر، از نام پيامبر ياد مىشود و بعد دو سطر صلوات بر محمد و آل او فرستاده مىشود تا اينكه در آخر دعا؛ يعنى قسمت سوم، سه سطر مانده به آخرِ دعا، صلوات بر محمد و آل او مىآيد.
اما در تتمه، نام پيامبر و آل او نيامده است و اين با ديگر دعاهاى مأثوره تفاوتى چشمگير دارد.
د: در هيچ جاى دعا، از موقف حج و عرفه ياد نشده، در حالىكه در دعاى امام عليه السلام چندين بار، به مناسبت، از آنها نام برده شده است.
استبعاد عدهاى نسبت به صدور اين كلام از غير معصومين
از آنجاكه اين مناجات و دعا، بسيار مورد توجه اهل معنا بوده و بعضى بهخاطر معانى راقى و مضامين عالىاش، تصور صدور آن از غير معصوم را نمىكنند، اكنون بهجاست اين اشكال مطرح شود كه چگونه ممكن است اين كلمات عالى و راقى از غير معصوم صادر شود؟ !
از پژوهشى كه انجام شد، پاسخ اين اشكال هم دانسته مىشود؛ چرا كه «أدلّ شَيءٍ عَلى اِمكانه وُقوعه» . اگر بنا باشد كه هر كلام زيبا و حكيمانهاى را تنها از ناحيۀ معصوم بدانيم، بايد بگوييم كه ديگر كلمات هم كه در كتاب حكم عطائيه آمده، از معصومين صادر شده است! به اين جملات دقت كنيد:
* «مِن عَلامة الإعتماد عَلَى العمل، نقصان الرجاء عند وجود الزَّلل» .
* «الغافل إِذٰا أصبح ينظر ماذا يفعل والعاقل ينظر ماذا يفعل اللّٰه به» .
* «أجهل الناس مَن ترك يقين ما عنده لظن ما عند الناس» .
* «من عرف الحقَّ شهده في كلّ شيء و من فنى به غاب عن كلّ شيء» .
* «العطاء مِن الْخلق حرمان و المنع من اللّٰه إِحسان» .
* «معصية أورثت ذلاّ وافتقاراً خيرٌ من طاعة أورثت عزّاً واستكباراً» .
* «متى أطلق لسانك بالطلب فاعلم أنّه يريد أن يعطيك» .
* «أنت إِلى حلمه إِذا أطعته أحوج منك إِلى حلمه إِذا عصيته» .