48قديمىِ اقبال نيز اين ذيل وجود نداشته است.
با ملاحظه اين دلايل و شواهد، ترديد جدى در انتساب اين ذيل به حضرت امام حسين عليه السلام پيدا مىشود.
اما اينكه مرحوم مجلسى از قول «بعض الأفاضل» اين ذيل را از زيادتى بعض بزرگان صوفيه مىداند ادعايى است كه احتياج به دليل و مدرك دارد.
جرقۀ آغازين پژوهش
چند سال پيش، حضرت آيتاللّٰه شبيرى زنجانى، پيش از روز عرفه، در مدرسۀ فيضيه چند دقيقهاى در مورد دعاى عرفه سخن گفتند و در ضمن، اشاره به ذيل دعاى عرفه كرده گفتند: مرحوم جلال همايى در مولوىنامه اين ذيل را از ابن عطاءاللّٰه اسكندرانى دانسته است.
نقل اين مطلب سبب شد كه براى تحقيق و پژوهش، سراغ اين كتاب برويم و خوشبختانه پاسخِ پرسش خود و دليل بعض الأفاضل را - كه مرحوم مجلسى از او نقل مىكند - يافتيم.
توضيح جلال الدين همايى
مرحوم جلالالدين همايى در توضيح «إِلٰهِي أَنَا الْفَقِيرُ فِي غِنٰايَ فَكَيْفَ لاٰ أَكُونُ. . .» مىنويسد:
«اقتباس است از دعاى روز عرفه، منسوب به حضرت امام سيدالشهدا عليه السلام كه در روايت آن، از اين جهت اختلاف استكه كفعمى در بلدالامين و مجلسى در زادالمعاد اين فقرات را جزو آن دعا نياوردهاند. اما سيدبن طاووس رضى الدين على بن موسى متوفّاى ذىالقعده 664 ه. ق. در اقبال آورده است:
«نكتۀ مهم تازهاى كه شايد نخستين بار از اين حقير مىشنويد، اين است كه تمام اين فقرات را عيناً و بى كم و زياد در نسخۀ قديم كتاب «الحكم العطائيه» ديدهام، شامل دعوات و مقامات عرفانى ابن عطاء اللّٰه اسكندرانى شاذلى تاجالدين ابوالفضل احمدبن محمد صوفى، عارف معروف سدۀ هفتم هجرى كه وفات او را در 709 ه. ق. نوشتهاند و مسلّم دارم كه در اين باره تخليطى شده، اما تفصيلش از عهده اين حواشى خارج است، واللّٰه العالم.» 1