39مسجدالحرام گذراندند و «به كام دل حجر را بوسيدند.» 1حسام السلطنه نيز به همين مناسبت، در همان سال مىنويسد:
«قدغن كردم به حمله داران ايرانى. . .
امروز حركت نكرده، فردا مستعدّ حركت باشند. . .»
«. . . اكثر اهل تشيّع نيز متابعت ما را نموده، خارج نشدند. در عرفات نيز اردوى شامى و مصرى با جناب شريف مكّه در سمت يمين بود و اردوى ما با تمام شيعهها در سمت يسار.
شيعيان آن شب را در منا ماندند و به امامت ميرزا حبيباللّٰه رشتى، از مراجع نجف، نماز گزاردند.» 27. دربارۀ حج سال 1302 ميرزا محمد حسين فراهانى نوشته است:
«سنّىها اصرار دارند كه عرفات به جمعه بيفتد. يكى به واسطۀ آن است كه دريافت حج اكبر كنند و يكى به جهت آنكه اگر عرفات به جمعه بيفتد، قضات هم از دولت، علاوه وظيفه دارند و هم از بابت حج اكبر نذرها و نيازها بيشتر مىشود. . . شيعهها كه قريب شش هزار مىشدند و بيشتر رعيّت دولت ايران بودند، چون هيچكس ماه را نديده بود، روز شنبه را عرفه كردند.» 38. در سال 1305 نيز براى اينكه حج اكبر اتفاق بيفتد، يك روز ثبوت ماه را زودتر اعلان كردند. نايب الصدر شيرازى مىنويسد:
«قاضى حكم دادهاند كه امروز روز هشتم است. چارهاى جز تبعيت نبود.» 4از اين رو، يك روز قبل از ترويه؛ يعنى روز هفتم، همه به سمت منا حركت كردند.
فردا صبح به عرفات رفتند و شب هنگام، زمانى كه يكصد و پنجاه هزار سنّى از