14
قد حاكت الأنوار من ذي المَكْرَمَة
احرام نفس آن است كه از علايق و اوهام آزاد شوى؛ چنانكه بدن، خود را از لباسهاى دوخته آزاد مىكند.
نفس، در پيشگاه الهى خود را خوار و ذليل حس كند، همانطور كه بدن خود را به صورت فقرا و مساكين در آورده و به دو لباس احرام قانع مىشود تا به انوار هدايت الهى منوّر گردد.
باپوشيدن لباس احرام در ميقات، پوشيدن كفن پساز مرگ را به يادآورد؛ چرا كه پوشيدن لباس احرام در حقيقت موت اختيارى است.
و از صاحب كرامتِ حقيقى، رداى كبريايى و لباس عظمت بپوشد، همان طور كه سايه در پرتو صاحب سايه بهرهمند مىشود.
با پوشيدن لباس احرام با خدا پيمان ببندد، پيمان ايمان و اطاعت و عبوديت و بر پيمانش وفادار باشد.
همانطور كه انجام بعضى از اعمال بر مُحرمُ صورى حرام است، بر نفس خود نيز هواها و هوسها را حرام گرداند و در قلب خود تصميم به مخالفت با آنها بگيرد و از عقل اطاعت كند؛ «الْعَقْلُ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ» . 1با پوشيدن لباس احرام در ميقات، پوشيدن كفن پس از مرگ را به ياد آورد؛ چرا كه پوشيدن لباس احرام در حقيقت موت اختيارى است.
سرّ تلبيه
تلبيه، پاسخ به نداى حق تعالى است. ندا، گاه تكوينى و پاسخ آن حتمى است و گاه تشريعى و تكليفى.
في ذا النداء و الخطاب قد أثَر
إنّ المخاطب له قد انتشرَ