45مىنامند كه خداى جان و مسيح و مادرش پرستش مىشوند. كتابهاى آنها با جرأت تمام به نقل آن مىپردازند و تنها به اظهارات دختر بچهاى كه مدعى است در آنجا مريم عذرا را ديده، دل مىسپارند.
3 - كينسه فاطيما در پرتقال
داستان فاطيما بر محور قضيهاى مىچرخد كه در اروپا اتفاق افتاده و توجّه جهان مسيحى را به خود جلب كرده و در زمرۀ آداب و شؤون ويژۀ مسيحيان درآمده و به نوعى با جهان اسلام مرتبط مىگردد.
فاطيما قريهاى است در شبه جزيرۀ فيبرى در غرب اسپانيا و در شهرى به نام «ليشبونه» قرار دارد؛ سرزمينى كه عبدالرحمان در سال (710 م) فتح كرد و تا قرن يازدهم ميلادى در قلمرو اسلام قرار داشت و سپس اروپا آن را متصرف شد و اسلام از آن سرزمين رخت بربست و بيشتر مردم آن مسيحىاند.
اين قريه در سال 1917 م ناگهان به صورت زيارتگاه مسيحيان و مقصد زائران درآمد و آنچه مايۀ شگفتى پژوهشگران است، چگونگى آميختگى تعاليم مسيحى با تعاليم اسلامى؛ به خصوص در ديدگاه مردم قريه است كه كليساى فاطيما در آن واقع است.
داستان از اينجا آغاز مىشود كه سه كودك روستايى شاهد حادثهاى مىشوند كه در حوالى روستا براى آنان تجلّى مىكند و سپس سرچشمۀ اعتقادى عميق براى اهل روستا مىشود. (اجمال اين حادثه به قولى چنين است كه سه كودك شاهد تجلّى نورى شدند كه به باور آنها فاطمه زهرا عليها السلام بوده و تسبيحات حضرت زهرا را به آنها آموخته كه به نقل تاريخنگاران زائران مسيحى در كليساى فاطيما اجتماع مىكنند و تسبيحى به دست مىگيرند و هر يك به لغت خود آن تسبيحات را مىگويند.
قول ديگر در اين حادثه اين است كه مريم عليها السلام ظهور كرده و اين مكان را قداست بخشيده ولى نام فاطيما روى اين كليسا با وجه دوم سازگار نيست، اگر فاطيما همان فاطمه باشد.
در هر حال، از آنجاكه اعتماد كامل به نقل مزبور نبود، از ترجمۀ تفصيلى آن خوددارى شد (و اللّٰه اعلم - مترجم) . 1